سلسله جلسات ماه رمضان، شرح کلمات عرفانی آیت الله پهلوانی؛ جلسه بیستم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
موضوع بحث ما شرح کلمات فقیه عارف مرحوم آیت الله پهلوانی بود که در کتاب “عید وصال” جمع آوری شده. بحثهایی را خدمت عزیزان عرض کردیم و بعد وارد این بحث شدیم که انس با قرآن، از ارکان مکتب تربیتی مرحوم آیت الله پهلوانی و مشایخ سلوکی ایشان است. در این رابطه مطالبی خدمت عزیزان عرض کردیم، پس از آن به بحث سوره مبارکه قدر رسیدیم.
اینکه در ماه مبارک رمضان هر شب، به خصوص شب بیست و سوم روایت داریم که هزار بار سوره مبارکه قدر خوانده شود، مطالبی گفته شد. عرض کردیم که بناست مقداری به آثار دیگر سوره مبارکه قدر بپردازیم و بعد هم به مناسبت آیه مبارکه “لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ” کلمات ایشان را در این زمینه ملاحظه کنیم.
اثرگذارترین عملِ جوارحیِ مستحبی چیست؟
یکی از دستوراتی که مرحوم آیت الله پهلوانی و مشایخشان داشتند، خواندن صد مرتبه سوره قدر در شبهای جمعه و عصر جمعه است. این دستور منحصر به ماه مبارک رمضان نیست. انسان تا آخر عمرش این دستور را التزام عملی پیدا کند و بخواند. مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی هم در این زمینه بیانی دارند که مرحوم آیت الله پهلوانی در کتاب “پاسداران حریم عشق” جلد چهارم این دستور را به اختصار از ایشان نقل کرده و فرمودند:
“شبهای جمعه و عصر روزهای جمعه، صد مرتبه إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ را، یعنی سوره قدر را قرائت نمایید.“
منتها مرحوم میرزا جواد آقا در کتاب “اسرار الصلاه” خود (که کلمه ۱۰۸ کتاب باده گلگون میشود) آنجا مطلب را به این شکل نقل کردند که شب جمعه صد مرتبه سوره مبارکه قدر و عصر جمعه هم صد مرتبه خوانده شود. زمانی هم نمیبرد. این یک مقدمهای دارد. خوب دقت کنید.
مرحوم میرزا جواد آقا میفرمایند: “من از یکی از مشایخ بزرگوار خود سوال کردم که حکیمی عارف و معلمی خبیر و طبیب کاملی به سان او ندیدم، [منظور ایشان جمال العارفین مرحوم میرزا حسین قلی همدانی است] که شما کدامین عمل از اعمال جوارح را در تاثر قلب و اصلاح دل و جلب معارف کارسازتر یافتهاید؟”
دقت کنید اعمال یا جوارحی است یا جوانحی. جوارحی یعنی همین جارحه انسان. دست، پاها، چشم انسان (و دیگر اعضای بدن) که اعمال را انجام میدهند. جوانحی یعنی قلبی. مرحوم میرزا جواد آقا عمل جوارحی را میپرسد. که شما در بین اعمال جوارحی کدام یک را خیلی در اصلاح دل و جلب معارف و تأثر قلب کارسازتر میدانید؟
مرحوم میرزا حسینقلی همدانی در جواب مرحوم میرزا جواد آقا، سه عمل را ذکر میکنند که یکی از آنها را چون بحث ما در آن رابطه نیست ذکر نمیکنیم. دو مورد دیگر را عرض میکنیم. میفرمایند:
” صد مرتبه قرائت سوره قدر در شب و عصر جمعه.“
شب جمعه صد مرتبه این یک دستور، عصر جمعه هم صد مرتبه این هم یک دستور. بعد مرحوم میرزا جواد آقا از استادشان میرزا حسینقلی همدانی رضوان الله تعالی علیهما نقل میکند که ایشان فرمودند: “هیچ عملی از اعمال مستحبه را ندیدم که به اندازه این سه عمل تاثیر داشته باشد.” خیلی مهم است! چه کسی نقل میکند؟ مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی. از چه کسی نقل میکند؟ از آقا میرزا حسین قلی همدانی. این دستور، زمان زیادی هم نمیبرد. یعنی شب جمعه تقریبا یک ربع، بیست دقیقه، سوره قدر بخواند. حالا لازم نیست که آدم پشت سر هم بخواند. ده تایش را میگوید یک ربع بعد ده مرتبه دیگر میگوید. صد مرتبه هم عصر جمعه.
سخنانی که برای ما سند است
در روایات ما مبنای این کلام ذکر شده است. البته من هر چه جستجو کردم روایت شب جمعهاش را پیدا نکردم، اما در عصر جمعهاش را روایت داریم. منتها بدانید اینها کلام آقا میرزا حسینقلی همدانی و میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است. یعنی اینها حرفهایشان برای ما سند است. چون ما وقتی میگوییم مبانی، یعنی گاهی در آن مسئله مثلا یک روایت خاصی وارد شده مثل همین عصر جمعه. گاهی نه، این بزرگواران یک دریافتهایی داشتهاند، مکاشفاتی داشتند، استخراجاتی داشتند که حالا یا آیات و راویاتی به صورت کلی هست که این موارد را تصدیق میکند یا اینکه منافاتی با آیات و روایات ندارد. اینها آثاری از آن عمل دیده اند که آن عمل را در اختیار شاگردان خودشان قرار میدهند. لذا لازم است این توضیح را عرض کنم که همه این سلسلهای که مرحوم آقای پهلوانی، استادشان علامه طباطبائی، استادشان آقای قاضی، تا میرسد به آقا میرزا حسینقلی همدانی، اینها یک سری دستوراتی دارند که در بخشی از آن، مشترک هستند. اما بعضی از این افراد خودشان هم یک دریافتهایی داشتند، یک بهرههایی بردند که نخواستند شاگردانشان از این بهرهها محروم بمانند لذا آنها را هم به شاگردانشان توصیه کردند، که در جای خودش باید به برخی از این موارد بپردازیم.
وقتی که مرحوم میرزا حسینقلی همدانی میفرمایند در اعمال جوارحی چیزی بالاتر از این سه تا پیدا نکردم، چون روایتی از موسی بن جعفر صلوات الله و سلامه علیه است که: “إِنَّ لِلَّهِ یَوْمَ الْجُمُعَهِ أَلْفَ نَفْحَهٍ مِنْ رَحْمَتِهِ یُعْطِی کُلَّ عَبْدٍ مِنْهَا مَا یشاء” نسیمهایی در عصر جمعه میوزد؛ نسیمهایی از رحمت الهی که هزار رحمت است. هزار نسیم رحمت است. کی؟ در عصر جمعه. “یُعْطِی کُلَّ عَبْدٍ مِنْهَا مَا یشاء” خدا از این هزار نسیم رحمت، هر مقدار که بخواهد به بندگان خودش میدهد. به یکی کم میدهد، به یکی زیادتر میدهد. “فَمَنْ قَرَأَ « إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ » بَعْدَ اَلْعَصْرِ یَوْمَ اَلْجُمُعَهِ مِائَهَ مَرَّهٍ” پس هر کس سوره قدر را عصر جمعه صد مرتبه بخواند، “وَهَبَ اَللَّهُ لَهُ تِلْکَ اَلْأَلْفَ وَ مِثْلَهَا” خدا این هزار رحمت را به بنده خود میدهد و همین طور مثل این را. یعنی با صد تا سوره “انا انزلناه” انسان میتواند هزار رحمت الهی را جذب کند. پس از ناحیه فاعل نقصی نیست، اشکال در قابل است! اشکال در ماها است. پس این روایتی که مربوط به این دستور بود و یکی از آثار سوره مبارکه قدر بود و عرض کردیم.
دستورالعملی برای زیارت اهل قبور
یکی دیگر از آثار سوره مبارکه قدر در زیارت اهل قبور است. بنده هر وقت با مرحوم آیت الله جعفری به قبرستان یا سر مزار مرحوم علامه میرفتیم، من نگاه میکردم میدیدم ایشان دست مبارکشان را میگذارند روی سنگ قبر و هفت مرتبه سوره مبارکه قدر را میخوانند. از ایشان سوال کردم که “این هفت مرتبه سوره مبارکه قدر را که شما میخوانید چه اثری دارد؟” فرمودند: “ابن قولویه در «کامل الزیارات» روایتش را نقل کرده، آنجا مراجعه کنید ببینید.”
هم روی سنگ مرحوم علامه دستشان را میگذاشتند و هفت مرتبه میخواندند، هم روی سنگ قبر مرحوم آقا سید احمد آقای خوانساری هفت بار. برای باقی اموات هم همین طور، برنامه شان این بود. ببینید روایت داریم. از آثار و برکات این روایت ایشان استفاده کردند. دستور هم نمیدادند. ایشان از این عمل دریافتهایی داشتند. ما هم سوال کردیم، گفتند.
ما رفتیم سراغ “کامل الزیارات” روایتش این است. روایت از امام صادق صلوات الله و سلامه علیه است. حضرت فرمودند:
“مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ عِنْدَ قَبْرِ مُؤْمِنٍ سَبْعَ مَرَّاتٍ” کسی که نزد قبر مومنی برود، هفت بار انا انزلناه بخواند، “بَعَثَ اَللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکاً یَعْبُدُ اَللَّهَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ یُکْتَبُ لَهُ وَ لِلْمَیِّتِ ثَوَابُ مَا یَعْمَلُ ذَلِکَ الْمَلَکُ” همین که هفت بار سوره قدر را خواند، خداوند یک فرشتهای را میفرستد کنار این قبر و کنار این قبر میماند، عبادت خدا را میکند. هر چه این فرشته عبادت میکند، ثواب عبادت آن ملک را مینویسند به حساب آن کسی که این سوره را هفت بار خوانده و این میتی که این هفت بار سوره به او هدیه شده! اما به اینجا ختم نمیشود.
“فَإِذَا بَعَثَهُ اللَّهُ مِنْ قَبْرِهِ” حالا قیامت میشود این شخص از قبر بیرون میآید، “لَمْ یَمُرَّ عَلَی هَوْلٍ إِلَّا صَرَفَهُ اللَّهُ عَنْهُ بِذَلِکَ الْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ حَتَّی یُدْخِلَهُ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّهَ” در تمام مواقف قیامت که هول و ترس است این ملک این شخص را عبور میدهد که ترس و واهمهای پیدا نکند، تا اینکه خداوند این شخص را داخل بهشت میکند. این یکی از آثار هفت مرتبه سوره مبارکه قدر است هنگامی که انسان کنار یک قبری میآید. این آثار را دارد. هم برای آن میت یک ملکی میآید. شاید هزاران سال طول بکشد، ما نمیدانیم تا قیامت چقدر زمان میشود. این ملک همین طور عبادت میکند. ثوابش هم برای میت نوشته میشود و هم برای کسی که خوانده. بعد اینها آثار دارد. پیشرفتهای معنوی دارد. شما یک کاری کردید که یک ملکی آمد کنار قبر، یک خیری جاری می شود برای آن میت. آن وقت او خوشحال میشود.
مرحوم آیت الله پهلوانی از مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه نقل میکرد، ایشان فرمودند:
“که خوشحالی اموات در عالم برزخ سبب خوشحالیهای معنوی در عالم دنیا برای ما میشود آنها دعا میکنند و آثار و برکاتش را انسان در زندگی خودش میبیند.“
اثر اعمال دیگران در حال اموات
من یک چیزی الان یادم افتاد این را عرض کنم. مرحوم آیت الله جعفری رضوان الله تعالی علیه از مرحوم حاج مقدس رضوان الله تعالی علیه نقل کردند. جریان در این شهرستانک تهران اتفاق میافتد. مرحوم حاج مقدس با عدهای آنجا رفته بودند و در میان اینها کسی بود که بلد بود احضار روح کند. وقتی میروند آنجا میبیند کسی که کدخدای ده بوده و یک آقایی در آن ده داشته، از دنیا رفته. میگویند که روحش را احضار کنید. احضارش که میکنند میبیند که خیلی قیافه درهم و برهم و آب دهانش از گوشه لبهایش سرازیر و خیلی وضع وحشتناکی داشته. از آن حال که خارج میشوند، مرحوم حاج مقدس سوال میکند که “آیا او خانوادهای یا آشنایی دارد؟” میگویند که مادری دارد. ایشان میآید پیش مادر این شخص که از دنیا رفته بوده. میگوید “شما از این بچه خود ناراضی هستی؟” مادر میگوید “من راضی نیستم، خدا هم انشاء الله راضی نباشد. خدا هم انشاء الله راضی نباشد.”! مرحوم حاج مقدس اینجا واسطه میشود. میگوید ” حالا به خاطر ما از فرزندت راضی شو!” مادر میگوید: “من که مادر هستم، من باید دلم بسوزد! شماها که هیچ ارتباطی با بچه من ندارید اینقدر اصرار میکنید، دلتان میسوزد؛ من بخاطر شماها راضی میشوم.”
وقتی مادر از فرزند راضی میشود، روح این شخص را دوباره احضارش میکنند. میبینند خیلی مرتب و منظم است. بعد میبینند که در عالم برزخ دست به دعا بلند کرده، برای حاج مقدس و اینها که واسطه شدند دارد دعا میخواند. میگوید “شما واسطه شدید که اینجا وضعم خوب شده، حالا دعایتان میکنم.” ببینید یک رضایتی که از یک نفر گرفته میشود، آن وقت این خوشحالی در عالم برزخ ایجاد میکند. آنها در عالم برزخ دست به دعا برمیدارند. سوره قدر هم به همین شکل اینها را خوشحال میکند. این هم یک روایت.
راه گریز از خوابهای شیطانی
بعضیها میگویند که وقتی میخوابیم، شیاطین اذیتمان میکنند یا خوابهای شیطانی میبینیم. این هم راهش همین سوره مبارکه قدر است. این روایت را مرحوم جمال العارفین مرحوم ابن طاوس در “فلاح السائل” از امام صادق صلوات الله و سلامه علیه نقل کرده: “ مَنْ قَرَأَ سُورَهَ إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ إِحْدَى عَشْرَهَ مَرَّهً عِنْدَ مَنَامِهِ وَکَّلَ اَللَّهُ بِهِ أَحَدَ عَشَرَ مَلَکاً” کسی که وقت خوابش، میخواهد بخوابد، یازده مرتبه سوره قدر بخواند، ” یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ حَتَّى یُصْبِحَ.” خدا این شخص را از هر شیطان راندهشدهای تا صبح حفظ میکند. یازده مرتبه سوره قدر خواندید خدا هم شما را حفظ میکند. اینها خیلی مهم است. یازده مرتبه سوره قدر زمانی نمیبرد. به خانوادههای خودتان، بچههای خودتان یاد بدهید. یا بلند بخوانید که یاد بگیرند. لازم نیست به بچه ها توصیه بشود. آدم با قرآن برخیزد، با قرآن بخوابد.
از دستورات وقت خواب همین است که وقتی میخواهید بخوابید این آیه را بخوانید: “رَب ارْجِعُونِ لَعَلی أَعْمَلُ صلِحاً” خدایا من را برگردان برای چه؟ برای اینکه نقشه بکشم برای این و آن! نه؟ “لَعَلی أَعْمَلُ صلِحاً ” برای اینکه عمل صالح انجام دهم. خب گفته اند وقتی بیدار شدیم این دعا را بخوانیم: “ اَلحَمدُ ِللهِ الَّذِی رَدَّ عَلَیَّ رُوحِی لاَعْبُدَهُ و اشکره” خدایا ممنون تو هستم که این روح را به من برگرداندی. “لاَعْبُدَهُ و اشکره” که من تو را بندگی کنم و تو را شکر کنم. انسان میخواهد صبح از خواب بیدار شود، از دنیا نرود، برای چه؟ برای عمل صالح. صبح که میبیند بیدار شد، “لاَعْبُدَهُ و اشکره“. حالا آثار سوره قدر زیاد است، من فقط این چند تا را عرض کردم.
سرّ برتری شب قدر بر هزار ماه!
اینجا یک سوالی مطرح است که در جوابش باید کلمات استاد بزرگوار مرحوم آیت الله پهلوانی را عرض کنیم. آن سوال این است. سرّ برتری شب قدر که یک شب هست، بر هزار ماه چیست؟ “لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ” دستوراتی که ایشان و اساتیدشان برای شب قدر داشتند، برای این بود که شب قدر خیلی مهم است. اگر انسان به حقیقت شب قدر راه پیدا کند و آن حقیقت را دریافت کند، در همان یک شب، ثمره عمرش را چیده و به هدف غایی خلقت رسیده. ایشان در رابطه با سرّ برتری شب قدر بر هزار ماه مطالبی دارند که در کلمات ۲۱۰، ۲۱۶، ۲۱۷، ۳۱۳ “عید وصال” آمده و یک کلامشان دیگرشان هم در جلد اول کتاب “نور هدایت” ایشان آمده که شرح “اقبال” ابن طاوس است. حالا این کلماتشان را تا هر جا رسیدیم، عرض می کنیم.
ایشان میفرمایند: “در این ماه شریف شبی است [حالا سرّ برتری را میگویند] که همه مقدرات بندگان در آن تقدیر میشود. و از این رو بندگان نباید از درخواست تمام مصالح ظاهری و معنوی خویش غفلت بورزند.” نه فقط مسائل معنوی، بلکه مسائل ظاهری؛ حتی نمک آشتان را بخواهید. خانه میخواهید، ازدواج میخواهید، فرزند میخواهید، سلامتی میخواهید؛ چه مسائل دنیویتان، چه مسائل اخروی و چه مسائل معنوی همه را بخواهید. چون اینها را مقدر می کنند برای انسان. “نباید از درخواست تمام مسائل ظاهری و معنوی خویش غفلت بورزد و تمام احتیاجات مادی یا روزیها و ثوابهای اخروی یا مشاهدات و تجلیّات اسمائی و صفاتی و ذاتی حضرت حق را درخواست نماید.” مسائل معنوی هست. تجلیات اسمائی، صفاتی، ذاتی، فنا، بقا همه را انسان از خدا بخواهد. مسائل معنوی اش را از خدا بخواهد. زشتیها و آلودگیهای نفسانی را از خدا بخواهد، که از آنها عاری و تخلیه شود. صفات خوب، صفات حمیده از خدا بخواهد. این که آراسته شود را از خدا بخواهد. به احتمال قوی هم شب بیست و سوم شب قدر است. اینها را بخواهید.
بسترش را فراهم کنید. برادران و خواهران بزرگوار! یکی از چیزهایی که خیلی موثر است، والدین است. “أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ” حضرت حق، والدین را آورده کنار خودش. “أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ“. پدر و مادر اگر در حال حیات هستند، شبهای قدر میتوانید بروید دستشان، پایشان، کف پایشان را ببوسید و بخواهید که برای شما دعا کنند. اگر نمیتوانید بروید پیششان، شهرستان هستند، تلفنی هست، تماس بگیرید. آنها وقتی دعا میکنند، این خیلی اثر دارد.
قصد زیارت والدین کن تا مشکلت حل شود
یک خاطرهای را عرض کنم، بعضی چیزها مثل اینکه رزق شماهاست که به زبان ما جاری بشود. چون اینها در برنامه بحث من نبوده. بنده یک زمانی خدمت حضرت آیت الله حسن زاده آملی رفتم. صبحهای جمعه یک جلساتی در منزلشان بود. خیلی هم خصوصی بود. در این جلسه، پنج شش نفر، گاهی هفت نفر، گاهی کمتر حضور داشتند. برای ورود به جلسه در میزدند. آن موقع من سن کمی هم داشتم. فکر نمیکنم بیشتر از حدود ۱۸، ۱۹ سالم بود. حالا درب خانه علامه حسن زاده آملی بود اما ما هم پر رو بودیم، میرفتیم در خانه اینها و چیزهایی میگرفتیم. به ایشان عرض کردم که “من وقتی تهران میروم، به تهران که میرسم، میبینم آن حال قم را ندارم. از تهران که برمیگردم، نزدیک قم که میرسم حالم عوض میشود!” ایشان گفتند: “بله بعضیها این طور هستند. مثلا در یک ده خلوتی هستند و دلشان شلوغ است، اما به یک شهر شلوغ میروند و دلشان خلوت است.” اما ایشان به من راهکار نداد که چه کار کنم که تهران من بشود مثل قم! همین سوال را از مرحوم آیت الله بهجت کردم. ایشان هم یک چیزی مشابه همین مطلب آیت الله حسن زاده آملی فرمودند. این پاسخ هم مشکل ما را حل نکرد. تا اینکه دیگر با مرحوم آیت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه مرتبط شدیم. به ایشان این را عرض کردم. فرمودند:
“هر وقت خواستی بروی تهران، قصد زیارت والدین بکن! به قصد زیارت پدر و مادر برو! با این دید همه مشکلات برطرف میشود.“
ما انجامش دادیم و همین طور هم شد. پس شب قدر پدرتان، مادرتان اگر از شما راضی نیست، آنها را راضی کنید و بخواهید دعا کنند.
روایت است که مردى خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله آمد و عرض کرد:
“من نذر کرده ام که درب بهشت و صورت حور العین (زنان بهشتى) را ببوسم!” حضرت فرمودند: “برو پاى مادر (به منزله صورت حور العین) و پیشانى پدرت را (بمنزله درب بهشت) ببوس.” عرض کرد: “پدر و مادرم از دنیا رفته اند” حضرت فرمودند: “قبر آنها را ببوس” عرض کرد: “مکان قبر آنها را نمى دانم (شاید در حادثه اى از بین رفته اند که در شهر دفن نشده اند و یا در اثر مرور زمان مکان آن مخفى شده است).” حضرت فرمودند: “دو خط روى زمین به صورت دو قبر بکش به نیت قبر پدر و مادرت، و سپس آنجا را ببوس”. یا در روایت دیگری از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند: “ولْیَطلُبِ الرَّجُلُ حاجَتَهُ عِندَ قَبرِ أبیهِ واُمِّهِ بعدَما یَدعُو لَهُما “. انسان باید بعد از آن که بر سر قبر پدر و مادر خود، برایشان دعا کرد حاجت خود را از خدا بخواهد. خب آنها در عالم برزخ هستند و اطلاع دارند. حتی اگر ندانی کجا مدفونند، همین توجهی که انجام میشود تاثیر دارد که مثلا میگویی: “پدر! مادر! من نمیدانم قبرت کجاست. اما اینجا میایستم و از تو درخواست میکنم که من را دعا کنی. تو از خداوند برای من چیزی بخواه.” اینها اثر دارد در شب قدر.
من بارها این مثال را عرض کردم که در ژیمناستیک دیدید که یک فنرهایی هست که میآیند روی این فنر. چهار متر، پنج متر میآیند بالا. این فنر اگر نباشد این اتفاق نمیافتد. به آن میگویند سکوی پرش. خدمت به والدین، توجه به والدین سکوی پرش در مسائل معنوی است. حالا یک چیز دیگر بگویم. این را من در کتاب “سلوک با همسر” آوردم. خیلیها خواندهاند، اما کم عمل کردهاند به این کلمات! خواندن مهم نیست؛ خواندن مقدمه عمل است.
مرحوم ابن طاووس رضوان الله تعالی علیه کسی است که نتوانستند روحش را احضار کنند. او در عالم برزخ وقف امیرالمومنین است. مرحوم سیّد وصیت میکند میگوید:
“قبر من را آماده کنید طوری که قبر من زیر پای والدینم باشد، که سر من زیر پای اینها باشد.“
یعنی در عالم قبر هم سر من زیر پای پدر و مادرم باشد. این حرفها که مثلا من این کار را کردم و عزت من دارد خدشه میبیند، درست نیست. عزت مال جاهای دیگر است. پیش پدر و مادر جای عزت نیست. اینجا جایی است که انسان فقط باید ذلت داشته باشد، خاکساری کند برای والدین. آن چیزها برای جاهای دیگر است. اگر این کار را بکنم، این روش را پیاده بکنم، عزت من زیر سوال میرود، صحیح نیست. هر چه پیش پدر و مادر عزت ما زیر سوال برود، انسان قیمت پیدا میکند. حالا مطالب دیگری هم دارد ایشان که اگر عمری باقی بود ان شاء الله عرض خواهیم کرد.