شیخ ابوالحسن خرقانی و بد اخلاقی زنش

ای عزیز! شیخ فریدالدین عطار نیشابوری – رحمت الله – در تذکره الاولیایش نقل می کند: «بوعلی سینا آوازه ی شیخ ابوالحسن خرقانی را شنیده بود و به قصد دیدار و ملاقات با او عازم خرقان شد. چون به منزل شیخ رسید شیخ برای جمع آوری هیزم به صحرا رفته بود. بوعلی سینا از زن شیخ پرسید: شیخ کجاست؟ زنش گفت : با آن زندیق کذاب چه کار داری؟! و زبان به بدگویی شیخ گشود و در حق او بسیار جفا گفت. بوعلی عزم صحرا کرد تا شیخ را ببیند. شیخ را دید که خرواری هیزم بر شیری نهاده و می برد؛ بوعلی تا این وضع را دید از دست برفت و پرسید: ای شیخ این چه حالت است؟! شیخ گفت: آری؛ تا ما بار چنان گرگی – یعنی همسر کج خلق و بدزبان – را نکشیم شیری چنین بار ما نکشد»(تذکره الاولیاء ص۵۸۲)

 

شیخ ابوالحسن خرقانی

 

این حکایت بیانگر جلوه ای از آثار تحمل سوء خلق همسر در عالم دنیا می باشد. پرهیزکارانی که در برابر مصیبت سوء خلق همسرشان صبوری به خرج داده و تلخی آن را چند صباحی تحمل می کنند در باطن و حقیقت آسایش ابدی و راحتی طولانی را برای خود مهیا می سازند و حضرت علی – علیه السلام – کشف حقیقت نموده و فرموده: در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه ی قیامت را به دست آورند؛ «صبروا ایاما قصیره اعقبتهم راحه طویله»(نهج البلاغه خطبه ۱۹۳)

و کدام انسان عاقلی است که حاضر نشود چنین معامله ای کند؟! آیا عمر کوتاه و محدود در عالم فانی قابل مقایسه با اقامت ابدی در عالم باقی می باشد؟!

برگرفته از کتاب سلوک با همسر صفحات ۷۸ و ۷۹

ممکن است شما دوست داشته باشید