مقام اصحاب سیدالشهداء(ع)/ محرم ۱۳۹۸/ جلسه سوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین. یا بقیه الله آجرک الله فی مصیبه جدک الحسین صلوات الله و سلامه علیه.
محور بحث ما سیری در حالات و کلمات و کمالات و مقامات اصحاب سیدالشهداء صلوات الله و سلامه علیه بود. نام شریف یکی از اصحاب به نام شوذب برده شد و کمالاتی از این صحابی بزرگوار حسین بن علی صلوات الله علیهما مطرح شد. در شب قبل عرض کردیم که شوذب از محدثین بوده نقل حدیث میکرده و هم اهل حماسه و رزم بوده است. در این رابطه مطالبی بیان شد تحت عنوان جمع بین عرفان و حماسه و جمع بین اجتهاد و جهاد. عرض کردیم که کسانی که به هر دو صفت آراسته هستند اینها به خوبی میتوانند امام و ولی جامعه را پشتیبانی و حمایت کنند.
روحیه انقلابی، مهمتر از حضور در میدان رزم است.
یکی از نمونهها که در تاریخ نقل شده اویس قرن است که اهل یمن بود. استاد بزرگوار ما مرحوم آیت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه در رابطه با جناب اویس در کتاب “پاسداران حریم عشق” مطالبی را نقل فرمودند که یکی از آن مطالب این است که اویس قرنی از عرفای به نام است که حتی بعضی از عرفا در طول تاریخ، به عنوان اویسی مطرح هستند. ایشان در این کتاب فصلی را اختصاص میدهند به نام اویس و مسلک ایشان را مطرح میکنند.
در بعد عرفان و بندگی خدا استاد بزرگوار ما آنجا ثبت کردهاند که اویس از کسانی است که بعضی از شبها میگفت “هذه لیله الرکوع” امشب شب رکوع است. و از ابتدای شب تا صبح را به رکوع مشغول بود. بعضی از شبها را هم میگفت “هذه لیله السجود” و شب تا صبح را در سجده به سر میبرد. این در بعد معنوی و عرفان و جهاد در میدان جهاد اکبر.
امّا همین اویس قرنی در جنگ صفین در رکاب امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه به میدان نبرد میآید و از طریق شهادت جام وصل را مینوشد. آن سجده و رکوعش این هم رزم و جهاد و حماسه او.
اینجا یک نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که داشتن روحیه انقلابی و روحیه حماسی، مهمتر از حضور در میدان رزم است.
چون آن کسی که چنین روحیهای دارد یا برای او شرایط فراهم است و در میدان نبرد و جنگ و حماسه حضور پیدا میکند و در میدان جنگ یک حضور فیزیکی دارد. یا اگر برای او مانعی پیش آمد بیمار بود کهنسال بود وظایف برتری بر دوشش بود مثل امام راحلمان رضوان الله تعالی علیه، آن داشتن روحیه انقلابی و روحیه حماسی باعث دفاع همه جانبه از مکتب و دین میشود. لذا شما میبینید که امام رضوان الله تعالی علیه با آن وضعیت جسمانی، برای ایشان شرایط فراهم نبود که در میدان جنگ حضور پیدا کنند امّا با یک پیام خودشان فتح الفتوحها در میدان جنگ ایجاد میکردند. اگر کسی دارای روحیه انقلابی باشد در خانه خود هم که نشسته، ولی و امام جامعه را حمایت و پشتیبانی میکند حالا یا در مقام بیانش یا با قلم و بیانش.
آیت اللّه پهلوانی، عارف انقلابی
اینجا من چند خاطره از استاد بزرگوارمان نقل کنم چون این مطالب منتشر میشود نشر اینها مفید خواهد بود. خصوصا در شرایط فعلی. استاد بزرگوار ما مرحوم آیت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه از جهت کمالات معنوی و مقام معرفت به حدّی بودند که بعضی از شاگردان مرحوم علامه طباطبائی در رابطه با ایشان این تعبیر را به کار برده بودند که:
“آقا شیخ علی آقای پهلوانی قطار را سوار شد و به منتهای مقصد رسید.“
“این بزرگوار در مقام بکاء و اشک در مناجات با حضرت محبوب، به گونهای بود که بعضی از رفقای ایشان در همین مسجد لرزاده تهران مثل مرحوم آیت الله خوشوقت و دیگران اسم ایشان را گذاشته بودند:
“آقا شیخ علی آقای بارانی“!
از بس در مقام مناجات و بندگی خدا اشک ایشان جاری بوده است! با آن همه تالیفاتی که ایشان دارد که فقط یک نمونهاش این است که قریب ۴۰۰۰ صفحه در شرح معارف اشعار حافظ ایشان قلم زده است. چهل سال شاگردی مرحوم آیت الله علامه طباطبائی را کرده. جلسات خصوصی با مرحوم علامه داشته.
ایشان در میدان جنگ حضور پیدا نکردند اما روحیه انقلابی داشتند. پنج روز قبل از ارتحال ایشان یعنی پنجشنبه ایشان به رحمت خدا رفتند، شام روز یکشنبه جلسهای ما و دوستان با ایشان داشتیم. بعد از اینکه جلسه تمام شد بیشتر دوستان رفتند یک چند نفری گرد ایشان حلقه زده بودیم و مشغول خوردن چای بودیم. ایشان فرمودند:
“اگر کسی در رابطه با آقای خامنهای چیزی گفت به دهانش بزنید. من از دوران جوانی ایشان را میشناسم. از اول پاک بوده است.“
ببینید عارفِ صاحبِ تالیفاتِ کثیرهی معرفتی است، اما روحیه انقلابی دارد. الان این روحیه باید در حوزههای دینی ما و مجامع دانشگاهی ما تقویت و ترویج شود. ما امروز به استاد دانشگاهی احتیاج داریم که جامع این صفات باشد. به یک ملای حوزوی نیاز داریم که هم در بلندای مقام علمی جا گرفته باشد و هم از جهت روحیه انقلابی بتواند محور جمعی شود. جمعی را با خود هماهنگ کند. این یک خاطره از مرحوم آیت الله پهلوانی.
آیت الله جعفری درباره امام خامنهای: “این مرد هوا ندارد.”
خاطره دیگر از استاد بزرگوارمان فقیه عارف مرحوم آقا سید عبدالله جعفری تهرانی رضون الله تعالی علیه. ایشان به تمام معنا گمنام بودند. بیمایهای مختلفی داشتند. میفرمودند که:
“من کلکسیون بیماریها هستم.“
این بزرگوار شخصیتی است که مرجع بزرگوار آیت الله جعفر سبحانی در مراسم تشییع ایشان فرمودند که:
“من حدود شصت سال است که این مرد را میشناسم یک مکروه از این مرد ندیدم که صادر شود تا چه رسد به حرام.“!
حضرت آیت الله خرازی که در قم از جهت اخلاقی و وزانت و اخلاص از شخصیتهایی است که در بین اهل علم مطرح است، ایشان میآید منزل آیت الله جعفری تهرانی، زانو میزند کنار تخت ایشان و میفرماید که:
“من آمدهام اینجا که شما من را یک موعظهای کنید.“
خب یک چنین شخصیتی از نظر معرفت و کمالات عرفانی که به حق فانی در مرحوم علامه طباطبائی بوده، یک روحیه انقلابی و حماسی دارد.
ایشان بیمار بودند، بنده ایشان را از فشم آوردم لواسان که یک کارهای مقدماتی پزشکی انجام بگیرد. بعد در مسیر برگشت وارد فشم که شدیم این وسط خیابان تصاویر شهدای دفاع مقدس را نصب کرده بودند برای گرفتن یک یادوارهای. ایشان چشمشان افتاد به این عکسها. در همان ماشین که بنده بودم ، ایشان منقلب شدند. شروع کردند این اشعار را زمزمه کردن:
“کجایید ای شهیدان خدایی، بلاجویان دشت کربلایی”
همین طور منقلب شده بودند و این اشعار را زمزمه میکردند. این را داشته باشید. در منزل قم، بنده خدمتشان بودم. همین ماههای آخر عمرشان بود. فرمودند:
“فلانی برای من ثابت شده که بعضی از این شهدای دفاع مقدس قبل از اینکه به فیض شهادت برسند حجابها از دیده اینها برداشته شده.“
تقریباً بین سالهای هشتاد تا نود بود. در این سفر اخیر مقام معظم رهبری به قم، با بنده تماسی گرفته شد که:
“اگر بشود هماهنگ شود که حضرت آقا ایشان را ببینند.”
گفتم: “ایشان در منزل نمیپذیرند. بگذارید من یک صحبتی با ایشان بکنم.”
از تهران زنگ زدم به ایشان. فرمودند که:
“نه، آقا یک وقت اینجا نیایند. دو جهت دارد یکی این که در زحمت میافتند و یکی این که اگر منزل ما بیایند خانواده، بستگان، همسایگان خیال میکنند من کسی هستم.”
بگویید: “من خودم میآیم خدمت ایشان.“
بنده از تهران رفتم قم. این پیرمرد را با آن وضعیت و شرایط جسمانی که فوق العاده برای ایشان زحمت داشت، بردم خدمت حضرت آقا. ایشان حدود بیست دقیقه بدون اینکه تکیه بدهند آمده بودند جلو، عصا را گذاشته بودند زیر چانهشان و حضرت آقا را نگاه میکردند.
بعد بلند شدند و رفتند دست مجروح آقا را گرفتند و جلوی تمام علمایی که در آن مجلس بودند، خم شدند و آقا چون دستشان مجروح بود آن توان را نداشتند که خیلی دستشان را بکشند به عقب.
لذا ایشان خم شدند و دست آقا را بوسیدند. بعد که برگشتیم در راه به بنده فرمودند: که “فلانی این مرد هوا ندارد.“
ببینید اگر کسی دارای آن کمالات معنوی باشد دارای روحیه انقلابی باشد راه میافتد از منزل، با بوسه زدن به دست ولی جامعه، او را حمایت میکند. که این جریان در قم سروصدا ایجاد کرد. گفتند فلانی آمده دست آقا را بوسیده.
لذا هم به خودم توصیه میکنم هم به شما عزیزان، الان مطالبه آقا از من و شما این است که اگر طلبهایم عالم انقلابی، اگر دانشجو هستیم عالم و انقلابی تربیت شویم. این است که میتواند کشور را ان شاء الله نجات دهد. من امروز یک گزارشی را از کانون[۱] خواندم دیدم دو تا از عزیزان ما مدال آوردهاند و دو تا از عزیزان ما هم در دکتری قبول شدند که امیدواریم به این مطالبات آقا توجه کنند. یک صلواتی مرحمت فرمایید.
شوذب، پیشگام در ایمان و عمل
از ویژگیهای دیگر شوذب که امتیازی برای او محسوب میشود و این امتیاز ریشه قرآنی و روایی هم دارد پیشگامی او در ایمان و عمل است. پیشگامی او در این است که او از شیعیان متقدم بوده است. لذا در تاریخ نقل شده که “کان متقدّماً فی الشیعه“. از پیشگامان شیعه بوده. خود پیشگام بودن، سبقت بر دیگران گرفتن، پیشگام در ایمان و عمل صالح بودن، این خودش یک امتیاز است که قرآن به آن تصریح کرده است.
میفرماید: “وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ” تعبیر سابقون است. آنهایی که سبقت گرفتند از مهاجرین و انصار. سابقون چه کسانی هستند؟ من المهاجرین و الانصار. دیگران سبقت نگرفتند، آنها تابع اینها شدند. وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ. آنهایی که در کار نیک تبعیت کردند از مهاجرین و انصار. رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ تا انتهای آیه که فوز عظیم است. ببینید قرآن یک امتیازی قائل است برای مهاجرین و انصار. مهاجرین که در آن شرایط سخت هجرت کردند. انصار هم که اینها را پذیرفتند و حتی در مدینه اینها را بر خانوادههای خودشان و خودشان مقدم کردند. اینها جزء سبقت گیرندگان هستند. شوذب از همین سابقین است. کان متقدما فی الشیعه.
مرحوم علامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه در ذیل این آیه یک بیانی دارند که خیلی مهم و راهگشا است برای ما تا تمام تلاشمان این باشد که ما هم جزء سبقت گیرندگان باشیم. مسائلی پیش میآید موضوعات بکری فراروی ما قرار میگیرد اینجا سبقت بگیریم بر دیگران. این یک امتیاز است برای انسان.
مرحوم علامه میفرمایند که:
این آیه شریفه مومنین از امت اسلام را به سه طائفه تقسیم کرده است. یکی سابقونِ اوّلون از مهاجرین. و یکی سابقونِ اوّلون از انصار و طائفه سوم کسانی هستند که این دو طائفه را به احسان پیروی کردند. امروز قرنها از دوران امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه میگذرد. اگر شوذب از سابقین در شیعه است، بیایید ما تابع شویم. تابع به معنای حقیقی کلمه نه تابع لفظی، تابع حقیقی. اگر کسی تابع شد خداوند لطف میکند و فضل الهی شامل حال او میشود. رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ به رضوان الهی راه پیدا میکند.
بعد مرحوم علامه طباطبائی میفرماید:
“دو طائفه اول را خداوند میستاید به این که ایشان در ایمان آوردن به خدا (خوب به این کلمات را دقت کنید) در ایمان آوردن به خدا و برپا کردن پایههای دین سبقت و تقدّم داشتند. و به طوری که سیاق آیه استفاده میشود میخواهد این دو طائفه را بر دیگر مسلمانان با ایمان برتری دهد.”
در هر انقلابی کسانی هستند که در دوران خفقان در دوران غربت با وجود انواع خطرها اینها پیشگام میشوند و امام و ولی جامعه را حمایت میکنند. دیگران بعدها میآیند و تبعیت میکنند. آنها میشوند پیشگام و امتیاز بر دیگران دارند. بعد مرحوم علامه میفرمایند که “حکم به فضیلت این دو طائفه (این را خوب دقت کنید یعنی مهاجرین و انصار که آیه دارد برای اینها امتیاز قائل میشود) و خشنودی خدا از ایشان در خود آیه مقید شده است به ایمان و عمل صالح.” وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ.
عزیزان، برادران، خواهران، تلاش کنیم نه فقط آراسته به ایمان و عمل صالح شویم، نه، قرآن ما را به بالاتر دعوت میکند. میگوید شما متوقف نشوید. به یک عدهای میفرماید: “اتَّقُوا اللَّهَ” با تقوا باشید اما کف تقوا نه. بیایید بالا “اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ” بیایید در منتهای تقوا قرار گیرید. بیایید بالاتر “وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا” به حدی بیایید بالا که امام متقین شوید، پیشوای متقین شوید. این ظرفیت، این استعداد در وجود همه هست. منتها انسان باید تلاش کند در پرتو تعالیم کتاب و سنت این استعداد شکوفا شود.
چند وقت قبل جشن تکلیف این نوه ما بود. دختر است به سن تکلیف رسیده بود. روی یک برگهای چند صفحهای برای ایشان مطالبی را نوشتم. یکی از مطالب این بود که:
“به حرف این و آن گوش نکن که حجاب چادر است یا حجابِ غیر چادر هم هست؟ درگیر این شو که اگر من چگونه باشم به صدیقه طاهره نزدیکتر هستم؟“
این ریشهاش در دعای کمیل آمده “اجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِکَ نَصیباً عِنْدَکَ.” نمیخواهم بنده خوب باشم. میخواهم مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِکَ باشم. این هم مسئله امتیاز پیشگامی که شوذب دارد و ریشه قرآنیش که بیان شد. چند روایت هم هست که اگر عمری باقی باشد ان شاء الله فردا شب عرض خواهیم کرد.