بسم الله الرحمن الرحیم
عشق و محبتت به حضرت محبوب جلّجلاله، چشمه جوشانی است که دیگران را باید از آن سیراب کنی و نباید در حد تئوری باقی بماند، بلکه باید تو را به عمل و ایثار و نثار بکشاند و خلق او سبحانه را جزئی از پیکر خود ببینی.
توصیههای قرآنی و اولیای عظیمالشأن الهی(علیهم اسلام) به خیرخواهی و خیررسانی و دلسوزی و مدارا و عفو و تغافل و چشمپوشی و هدایت و راهنمایی و احسان و انفاق و امر به معروف و نهی از منکر و دعای در حق دیگران و هدیه دادن و غیره، همه جلوههایی است از توصیه به عشقورزی نسبت به خلق خدا و از علی(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
احسان به خلق خدا، در رأس ایمان قرار دارد؛ «رَأْسُ الْإِیمَانِ الْإِحْسَانُ إِلَى النَّاس»
و دعای هر روز ماه رمضان آنهم در تعقیب نماز که با جملهٔ «اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلیَ اَهْلِ الْقُبورِ السّرور» آغاز میشود، برای تو درسها و آموزهها دارد.
محبت به خلق خدا، یعنی سرنوشت دیگران برایت مهم است و حاضری از داشتههایت و از مال و وقتت برای آنها هزینه کنی و از خود بگذری تا دیگران نفع ببرند و خوشحال و خوشبخت و شیرینکام گردند.
عشقورزی به بندگان حضرت محبوب جلّجلاله، یعنی ببخشی به آنان عاشقانه، نه کاسبانه و طلبکارانه.
ما به واسطه تربیتهای غلط و آموزههای فاصله گرفته از گوهر دین، از جلوات فطرت توحیدی که بر آن سرشته شدهایم، محجوب گشته و عادت کردهایم به احسان در مقابل احسان و مهرورزی در مقابل مهرورزی، و فقط کسانی را دوست بداریم که ما را میخواهند و دوست میدارند و مطابق سلیقه و میل ما رفتار میکنند.
خداخواهی در وجود ما جای خود را به خودخواهی داده است. تو باید بدانی که دوست داشتن، غیر از دشمنی نکردن است؛ دوست داشتن غیر از بدخواه نبودن است؛ دوست داشتن گاهی فراتر از اینهاست؛ میتوان کسی را دوست داشت، اما همسلیقهٔ با او نبود. پس رشد و شادمانی بندگان خدا را بخواه و در یاریشان کوتاهی نکن، حتی نسبت به آن بندگان مؤمنی که عیبها و رذائلی دارند و یا بدی کردهاند خیرخواه باش و به حساب آنکه بنده و مخلوق خدا میباشند دوستشان بدار، اما از اعمال زشت و صفات رذیلهای که عارضشان شده است تنفر و تبری داشته باش که از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
از کار او بیزاری بجویید نه از خودش، او را دوست بدارید و کارش را دشمن؛ «تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لَا تَبَرَّءُوا مِنْهُ أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَه».