بسم الله الرحمن الرحیم
انبیا و اولیای الهی(علیهم السلام) آمدند که به انسان بگویند اشتباه نروی و اسیر مجاز نشوی و از حقیقت باز نمانی؛ دچار سعادتها و خوشبختیهای کاذب و سرابگونه نشوی؛ سراب را به جای آب به تو نشان ندهند و گوهر وجودیات را در این تجارتخانه دنیا ارزان نفروشی.
آن ذوات طاهره(علیهم السلام) آمدند تا هم به بشر بگویند که سعادت چیست و هم طریق راهیابی به آن را به او نشان دهند و هم او را به مقصد برسانند، چرا که آنان هم هدایت به معنای ارائه طریق را داشته و هم هدایت به معنای ایصال به مطلوب را دارند.
هدف خلقت، رساندن بنده به کمال فضیلت و بالاترین مرتبه کمالِ لایق انسانی میباشد. بعضی کمال عالی انسانی و سعادت را در لذتهای ظاهری میدانند و بعضی آن را در لذتهای باطنی میبینند و هر کدام برای رسیدن به معراج سعادت مدنظر خویش، راهی را انتخاب کرده و توشهای را آماده میسازند.
عارف واصل مرحوم آیه الله علامه طباطبایی(قدس سرّه) میفرماید: «سعادت هر چیزی رسیدن به خیر وجودش میباشد تا به وسیله آن، کمال خود را یافته و درنتیجه به آن متلذّذ شود و سعادت در انسان که موجودی است مرکب از روح و بدن، عبارت است از رسیدن به خیرات جسمانی و روحانیاش و متنعم شدن به آن و شقاوت عبارت است از نداشتن و محرومیت از آن؛ به عبارت دیگر، سعادت هر چیزی، خیری است که مختص به اوست و شقاوتش نداشتن آن خیر است».
سعادت حقیقی و کمال سعادت و قبولی کاملِ بنده به بندگی زمانی تحقق پیدا میکند که بنده، به غرض غایی خلقت که کمال عبودیت است راه یابد و از جمال و کمال و اسماء و صفات الهی و معرفت به او سبحانه، نهایت استفاده و بهره را در این عالم طبیعت ببرد، چرا که حضرت جانان جلّجلاله بهترین و برترین کسی است که خواستنی بوده و از او مسئلت میشود؛ «یَا خَیْرَ مَرْغُوبٍ إِلَیْهِ وَ مَسْئُول».
بشر با خلقت مادیاش و با تنوع نعمتهایی که در اختیار دارد، باید به چنین سعادتی که اقتضای فطری اوست راه یابد و با استقلال ندادن به ماسویالله و توجه به حضرت حق جلّجلاله به چنین کمالی سوق پیدا کند و حجاب غفلت را دریده و او سبحانه را که در هر چیزی ظاهر است، مشاهده کند و از خسران ابدی نجات یابد که به چنین حقیقتی در دعای حضرت صادق( که در هر روز ماه رجب خوانده میشود تصریح شده که:
آنان که بر غیر تو فرود آمدند نامید و محروم گشتند و آنان که جز از تو طلب نمودند، زیان بردند؛ «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَک»
و در کلمات شهید بزرگوار جناب میر عبدالحمید که از اهل معرفت و صاحب مقامات عالیه بوده چنین آمده که:
«سعادت، خلاصی است از خود، به یاد حق سبحانه و تعالی، و شقاوت، در ماندن به خود و از حقتعالی بازماندن»
و به قول جناب خواجه حافظ(قدس سرّه) :
همای اوج سعادت، به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حبابوار، برانداز از نشاط، کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد