بسم الله الرحمن الرحیم
هشتمین ادب از آداب مناجات این است که مناجی از آلودگیهای روحی و باطنی و درونی و از کثافات ظاهری و صوری، طاهر و پاک باشد.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
پدرم میفرمود: هیچ چیز بیشتر از گناه، دل را تباه نمیسازد؛ همانا دل گناه میکند و بر آن اصرار میورزد تا جایی که سرانجام، گناه بر آن چیره میگردد و دل را زیر و رو میکند؛
«کَانَ أَبِی(علیه السلام) یَقُولُ: مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَهٍ إِنَّ الْقَلْبَ لَیُوَاقِعُ الْخَطِیئَهَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُصَیِّـرَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ».
و از علی(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
اشکها نخشکید مگر به سبب سخت دلی و دلها سخت نشد، مگر به سبب گناهان زیاد؛
«مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَهِ الْقَلْبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکَثْرَهِ الذُّنُوبِ».
نجوای با حضرت محبوب جلّجلاله و حال مناجات با او سبحانه، رزقی است الهی که نصیب بندهٔ مناجی میشود و هر گناه و معصیتی مانع چنین رزق عظیمی میگردد که از حضرت صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
همانا مؤمن گناه میکند و به سبب آن از روزی محروم میشود؛ «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَأْتِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ بِهِ الرِّزْق».
سالک مناجی برای آنکه بهرههای معنوی خود را از مناجات خویش ببرد، نیاز به دل پاک دارد.
دلی که به قذارت هوای نفس آلوده شده و محصور در حصار هوس میباشد و گرفتار و اسیر آمال و آرزوهای موهوم و خیالی و مذموم گردیده و از طهارت و پاکی افتاده، کجا میتواند از نجوای با حضرت محبوب جلّجلاله، لذتهای وصف ناشدنی را ببرد؟!
کسی که در گرداب دنیای دون فرو رفته و بیتوجه به حلال و حرام الهی و فرمان و خواسته حضرت محبوب جلّجلاله میباشد، کجا ذائقهٔ روحش میتواند طعم شیرین مناجات و حلاوت ذکر را بچشد؟!
اساس کار سالک با دل است، و گناه و معصیت، دلی برای او باقی نمیگذارد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ