دست نوشته های من از جلسات ساغر عشق(شرح مناجات محبین)«۱۵۵»/بشارت حضرت محبوب

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از حجره‌های رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) نیاز به اصلاح و مرمت داشت، خود آن حضرت مشغول تعمیر و اصلاح آن بودند که یکی از اصحاب از آن حضرت درخواست نمود که انجام این کار را به عهده او گذارد؛ حضرت با بزرگواری خود او را از این فیض برخوردار کردند و فرمودند: انجام بده. پس از اتمام کار، حضرت به او فرمود: چیزی از من بخواه. آن شخص عرض کرد:

خواسته‌ام این است که دعا کنی تا من اهل بهشت باشم. حضرت سرش را پایین انداخت و سپس فرمود:

آری [این کار، شدنی است و در حق تو این دعا را خواهم نمود]. وقتی آن مرد خواست بازگردد، حضرت خطاب به او فرمود:

ای بنده خدا! تو نیز با سجده‌های طولانی ما را کمک و یاری کن ؛ «یَا عَبْدَ اللَّهِ أَعِنَّا بِطُولِ‏ السُّجُود».

در این تعبیر حضرت که: «أَعِنَّا بِطُولِ‏ السُّجُود» برای اهلش اسراری نهفته است.

گویا حضرت با این تعبیر خواسته‌اند به او بفهمانند که از ناحیه فاعل، در دعا و فیض‌رسانی نقصی نیست و تو باید با طول سجده، نقص قابل را در جذب فیض برطرف کنی و صلاحیت استجابت دعای مرا پیدا کنی.

طول سجده به قدری در جذب انوار الهی و تجلیات ربوبی و راه‌یابی به مقام عبودیت و بندگی راهگشا می‌باشد که فریاد ابلیس که تیرش به سنگ خورده است را در می‌آورد و حضرت صادق(علیه السلام) از این حقیقت پرده برداشته و فرموده:

بنده وقتی سجده کند و سجده خود را طولانی نماید، شیطان ندا می‌زند: ای وای بر او، اطاعت کرد و گناه کردم و سجده کرد و من از سجده کردن خودداری نمودم ؛

«إِنَ‏ الْعَبْدَ إِذَا سَجَدَ فَأَطَالَ السُّجُودَ نَادَى إِبْلِیسُ یَا وَیْلَاهْ أَطَاعَ وَ عَصَیْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَیْتُ‏».

یکی از توصیه‌های اولیای عظیم‌الشأن الهی(علیهم السلام) ، انجام سجده شکر است و در اهمیت و آثار چشمگیر معنوی آن همین بس که حضرت صادق(علیه السلام) فرمود:

سجده شکر بر هر مسلمانی لازم است که با آن نمازت را کامل و رضای پروردگارت را حاصل می‌سازی و فرشتگان از تو به شگفت آیند، و بدون شک، هرگاه بنده نماز گزارد و پس از فراغت از آن به سجده شکر رود، پروردگار متعال، از میان او و فرشتگان، حجاب را برگیرد و گوید ای ملائکه من! بنگرید به سوی بنده من که وظیفه واجب مرا انجام داده و به عهد و پیمان من وفا نموده و به شکرانه برخورداری از انعام من، برایم به سجده افتاده، اکنون بگویید نزد من پاداش او چه خواهد بود؟!

فرشتگان گویند: ای پروردگار ما! پاداش او رحمت تو می‌باشد.

خداوند متعال می‌فرماید: دیگر چه؟!

گویند: خداوندا! بهشت تو؛

باز خدای تعالی پرسد: دیگر چه؟!

گویند: گرفتاری‌هایش را برطرف سازی و امر مهم او را کفایت کنی.

پس باز خدای تبارک و تعالی گوید: دیگر چه؟!

حضرت فرمود: چیزی باقی نمی‌ماند، مگر آنکه فرشتگان آن را نام برند.

باز خدای تبارک و تعالی گوید: ای ملائکه من! دیگر چه؟

آنها گویند: بارالها! ما را فهم آن نیست.

آنگاه خداوند متعال گوید: هر آینه شکر گویم بنده خود را چنانچه مرا شکر گفت و به فضل و رحمت خود اقبال کنم به سوی او و متوجه او شوم و وجه خود را به او نشان دهم؛

«أَشْکُرُ لَهُ‏ کَمَا شَکَرَ لِی وَ أُقْبِلُ إِلَیْهِ بِفَضْلِی وَ أُرِیهِ وَجْهِی‏».

بشارت حضرت محبوب جلّ‌جلاله به چنین بندگان ساجد شاکری به قدری لذت‌بخش است که اهلش حاضرند همه دنیا و آخرت را با این وعده الهی که «أُرِیهِ وَجْهِی‏» عوض کنند، چرا که معنای چنین وعده‌ای آن است که حجاب‌های میان خود و بنده‌ام را می‌درم و او را به وصال خود می‌رسانم و عاشق، خواسته‌ای جز لقای محبوبش ندارد و زبان حالش چنین است که:

در ضمیر مـا نمی‌گنجـد به غیر از دوسـت کس

هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس

ممکن است شما دوست داشته باشید