بسم الله الرحمن الرحیم
فراز بعدی دعا : «وَ شَوَّقْتَهُ إِلَى لِقَائِکَ» و به دیدارت مشتاقش گردانیدهای.
حضرت در این فراز از مناجات به یکی دیگر از آثار و ثمرات عشق و محبت به حضرت حق جلّجلاله که شوق لقای الهی است اشاره نموده و آن را از او سبحانه تقاضا نموده است.
هنگامی که عشق و محبت به حضرت دوست جلّجلاله بر وجود محب غلبه پیدا کند، شوق به لقای او ظهور و بروز پیدا میکند و به شدّت، لقای محبوبش را آرزو مینماید و آن آرزوی حقیقی که دولت حقیقی را به دنبال دارد چیزی جز لقای الهی نمیباشد و به قول خواجه حافظ (قدس سرّه):
دانی که چیست دولت، دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
در این فراز از مناجات، با تعبیر «شَوَّقَتْـه» حضرت حق جلّجلاله را مخاطب قرار داده و فقر خود را اظهار نموده که همهکاره تویی و تو هستی که بندهات را مشتاق لقایت میکنی و درهای شهود را به روی سالکان طریقِ قربت باز مینمایی و آنها را به عالیترین مراتب توحید میرسانی.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در نامهای که به مالک اشتر(قدس سرّه) نوشته، فرموده است که:
من به ملاقات پروردگار مشتاقم؛ «إِنِّی إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاق» و تأکیداتی که در این عبارت مختصر آمده، برای اهلش قابل دقت است. و در دعای معروف کمیل آمده است که:
ای معبود و سرور و آقا و پروردگار من! گیرم که بر عذابت صبر کردم، چگونه بر فراق و دوریت شکیبایی داشته باشم؟!؛
«فَهَبْنِی یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِک»
که این کلمات بیان حال درونی و عشق و محبت شدید آن حضرت به لقای الهی میباشد و برای آن علمدار عشق، رنج فراق از معشوقش از هر عذابی سختتر بود و شکنجهای است که طاقت و تحملش را ندارد و به قول خواجه حافظ(قدس سرّه):
حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر
کنایتی است که از روزگار هجران گفت
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ