بسم الله الرحمن الرحیم
دومین امری که مناجی در حال مناجات با پروردگارش همواره باید بر آن مواظبت نماید، توجه به فقر و مسکنت و جهل و ذلت ذاتی خویش میباشد.
بندهای که هیچ محض و عین نیاز است، به در خانهٔ کسی آمده که همه چیز و عین بینیازی است؛
﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ﴾؛
و مناجی باید ظاهر خود را با حقیقت و تکوین خویش که فقر و ذلت و شکستگی ذاتی است هماهنگ کند و در محضر ربوبی با دل شکسته با محبوبش نجوا کند و عشقِ به او سبحانه، دلشکستهاش کند که:
بشکـن دل بینـــوای مــا را ای عشـــق
کاین ساز، شکستهاش خوشآهنگتر است
و حالِ او دائماً حکایت از این حقیقت کند که «جز نداری نبوَد مایهٔ دارایی من».
تا از خودیت موهوم و خیالیات دست نکشی و به ذلت و شکستگی ذاتیات پی نبری، به حریم ربوبی راه پیدا نخواهی کرد و جواز حضور در محضر یار نصیبت نخواهد شد.
در کوی ما شکستهدلی میخرند و بـس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است
همین شکستگی دل است که دیوار انیّت و انانیت و خودبینی را فرو میریزد و دریچهٔ دل را به باغ دلگشای انس با حضرت محبوب جلّ جلاله میگشاید و چه زیبا و لذتبخش است این شکستگی اگر همراه با پشتوانهٔ معرفتی باشد نه صِرف احساس و عاطفه، و باید توجه داشت که این شکستگی و فقر و ذلت ذاتی مشهود است.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ