بسم الله الرحمن الرحیم
بندهٔ موحد عاشق باید به این حقیقت توجه داشته باشد که حب الهی و حب ماسوی الله و حب هر عملی که موصل به قرب الهی است منشأش حب او سبحانه است نسبت به بندهاش؛ تا محبت حضرت حق جلّجلاله شامل حال بنده نشود بنده، عاشق نخواهد بود.
عارف بزرگوار مرحوم ملا عبدالصمد همدانی(قدس سرّه) میفرماید:
نقل کردهاند که یکی از خلفاء را جاریهای جمیله بود و علاقه زیادی به او داشت. نیمه شب بیدار شد و جاریه را در فراش ندید، با اضطراب بیرون دوید، دید جاریه در فضای خانه سر را برهنه نموده و به سجده افتاده است و با خدا مناجات میکند و میگوید: ای خدای بیشبیه و مثال! تو را قسم میدهم به محبّتی که به من داری چنین و چنان کن.
خلیفه پیش رفت و گفت: چنین مگو، بگو تو را قسم میدهم به محبتی که به تو دارم. جاریه گفت: چنین نیست، سخن من صحیح است، من و تو هر دو در فراش، خواب بودیم، اگر محبت او نسبت به من نبود، چرا تو در خواب ماندی و مرا از فراش بدین جا آورده و به مناجات با خود مشغول کرد؟!
در این فراز از مناجات از حضرت محبوب جلّجلاله درخواست شده که خودت را در نزد من محبوبتر از هرچه که غیر توست قرار ده؛ «وَ أَنْ تَجْعَلَکَ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا سِوَاکَ»، امری است فطری که در وجود هر انسانی نهفته میباشد، چیزی که هست گرد و غبار کثرات و تعلقات و زنگارهایی که بر روی آینه دل آدمی نشسته است، نمیگذارد این امر فطری، جلوه و ظهوری داشته باشد.