بسم الله الرحمن الرحیم
هر محبت و عشقی وابسته به دو امر میباشد:
یکی اینکه محبوب و معشوق، دارای کمال باشد و دیگر آنکه محب و عاشق، معرفت و شناخت به این کمال را پیدا کند و از آنجایی که انسان معرفت شهودی به حضرت حق جلّجلاله دارد و در اثر مبتلا شدن به حجاب غفلت، علم به علم ندارد، محبت و عشق او هم به خدای سبحان در حجاب غفلت بوده و توجه ندارد که عاشق خداست و بس.
و هر انسانی از آنجایی که کمالطلب بوده، و کمال محض و محض کمال، حضرت حق جلّجلاله میباشد و همه کمالات، جلوه و ظهور کمال او میباشند، پس آدمی در عشق و محبت، موحّد است، لکن علم به علم ندارد و در حجاب غفلت به سر میبرد و بر همین اساس است که میگوییم حضرت حق جلّجلاله بیش از هر موجود و مظهری، به ذات اقدس خود عشق میورزد، چون کمال هر مظهر و موجودی از اوست و او منبع هر کمالی بوده و علم به کمالات خود دارد.
اگر نور معرفت بر دل بتابد و حجاب غفلت کنار برود، خواهد دید که نسیم محبّت الهی چگونه میوزد؛
«إِذَا تَجَلَّى ضِیَاءُ الْمَعْرِفَهِ فِی الْفُؤَادِ هَاجَ رِیحُ الْمَحَبَّه».
پس علت محبت و عشق، معرفت الهی است، چنانچه علت انقیاد و طاعت در برابر او سبحانه محبت میباشد، درنتیجه محبت و عشق از سویی معلول و از سوی دیگر علت است.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ