میترسم تشکر نکرده باشم و برای من وزر و وبال شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از شاگردان مرحوم فقیه عارف حضرت آیت الله سید عبدالله جعفری تهرانی قدس سرّه میگوید:

ایشان فرمودند شما میتوانید با آیت الله مهدوی کنی تماس بگیرید؟

گفتم: بلی

فرمودند: ۶۰ سال قبل وقتی پدرم از دنیا رفت ، پیکر او را با هشت نفر از بستگان  به قم آوردیم  و چون هوا سرد بود نزدیک غروب از دفن او فارق شدیم  و امکان برگشت این هشت مهمان ما به تهران وجود نداشت، لذا شب را در قم ماندیم و آقای مهدوی کنی غذای ساده ای آماده کردند برای مهمان های ما .

من امروز که اعمال خود را محاسبه میکردم ، یادم نیست که از آقای مهدوی در آن روز تشکر کرده ام یا نه؟

میترسم تشکر نکرده باشم و برای من وزر و وبال شود.

وقتی آن شاگرد با آقای مهدوی تماس گرفت و جریان را گفت؛

آقای مهدوی فرمودند: چه وزری؟! چه وبالی؟!

ایشان استاد بنده بوده است.

یک سال قبل از فوت مرحوم آیت الله جعفری (رحمت الله علیه)، آیت الله مهدوی کنی(رحت الله علیه) به دیدار ایشان در بیمارستان میلاد آمدند.

بیمارستان میلاد تهران ۲۰/۵/۱۳۹۰

ممکن است شما دوست داشته باشید