سلسله جلسات ماه رمضان، شرح کلمات عرفانی آیت الله پهلوانی؛ جلسه بیست و پنجم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
محور بحث ما، کلمات فقیه عارف مرحوم آیت الله پهلوانی بود که در کتاب “عید وصال” جمع آوری شده. در باب انس با قرآن در این مکتب سلوکی، مفصلا مطالبی را خدمت عزیزان عرض کردیم. امشب میخواهیم وارد کلمات دیگر ایشان شویم در باب مسجد.
لزوم حفظ ارتباط با مسجد، بعد از ماه رمضان
اینکه موضوع مسجد را در نظر گرفتیم که خدمت عزیزان عرض کنیم، جهتش این است که در ماه مبارک رمضان به طور طبیعی انس انسان با خانه خدا بیشتر از ماههای دیگر است. لذا تلاش کنیم که بعد از ماه مبارک رمضان هم این حالت را حفظ کنیم. چون این اختصاص به ماه مبارک رمضان ندارد و مسجد، خودش یک بحثی دارد، هم از جهت تعمیر و عمران ظاهری و هم از جهت تعمیر و عمران باطنی و آثاری که دارد و توجهی که اهل معرفت به بهرهبرداری از مسجد دارند.
مرحوم آیت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه در یکی از کلماتشان میفرمایند:
“در دین اسلام مسجد محل عبادت خالصانه و حضور و خشوع و تضرّع در برابر خداوند به مقتضای فطرت انسانی و زانو زدن در برابر قدرت لایزال احدی است.“
یعنی آن کسی که به مسجد میآید و در مسجد حضور پیدا میکند و راز و نیاز و عبادت خاضعانه و خاشعانه و تضرّع دارد، این در حقیقت به مقتضای فطرت توحیدی خودش عمل میکند. این یک بیان از این بزرگوار است که در کلمه ۱۸۱ کتاب “عید وصال” آمده.
ایشان در کلمه ۶۹۶ میفرمایند: “و مسلمان برای این به مسجد میرود [خوب دقت بفرمایید] و مسلمان برای این به مسجد میرود که از تعلقات دنیوی گسسته گردد و به تمام وجود، در عبادتش، خدا را مدّ نظر قرار دهد.”
یعنی انسان میآید به مسجد، وقتی که برمیگردد، باید از تعلقات دنیویاش کاسته شود. این خاصیّت مسجد است. اگر کسی رفت و آمد به مسجد دارد، ولی میبیند که تعلقات پررنگتر شد، باید بداند که بهره خودش را از مسجد، آن طور که شایسته و بایسته است نمیبرد. این هم بیان دوم ایشان.
این تاکید به رفت و آمد بسیار داشتن به مسجد، خودش یکی از شاخصهایی است که عرفان حقیقی و مورد تایید مکتب اهل بیت را از عرفانهای کاذب و پوچ و خیالی ممتاز میکند. عرض کردیم که این اختصاص به مرحوم آیت الله پهلوانی ندارد. همه کسانی که در این راه بودند و سلسله مشایخ ایشان، روی مسجد انگشت گذاشتند که سالک باید ارتباطش با خانه خدا و مسجد، یک ارتباط مستمری باشد. وقتی انسان سیره اینها را نگاه میکند، میبیند که سیره عملی خودشان هم همین طور بوده.
مسجد را خانه خودتان قرار دهید
یکی از احادیث مهمی که ما در حوزه اخلاق توحیدی داریم، حدیث معروف معراج است که استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله پهلوانی در دو جلد به زبان عربی، این را شرح کردند.
چون واقعاً حدیث مشکلی هم است و باید آیات و روایات همه دیده شود و تحت عنوان “بیانٌ” جمع بندی شود که مراد از این فراز چیست. بعد هم که این کتاب در چهار جلد ترجمه شد. در واقع این حدیث، جلسه اخلاقی است که استاد اخلاق آن ذات اقدس ربوبی و شاگرد این درس اخلاق هم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. و در نظر اهل معرفت خیلی جایگاه بلندی دارد. یکی از احادیثی که مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه برای تلامذه سلوکی خودشان در جلسات خاصشان داشتند، همین حدیث معراج بود که فراز به فراز این حدیث با “یا احمد” صلی الله علیه و آله و سلم آمده است.
در یک فراز این حدیث معراج، وقتی میرسد به مقام توصیف کسانی که محبّ به حضرت حق و عاشق خدا هستند، وقتی خداوند اینها را برای اقرب کائنات و اشرف مخلوقات توصیف میکند، تعبیر میفرمایند: “و یتّخذَ المسجدَ بیتا” اینها کسانی هستند که مسجد را خانه خودشان قرار میدهند. اما معنایش این نیست که انسان خانه خودش را رها کند و در مسجد ساکن شود. استاد بزرگوار، مرحوم آیت الله پهلوانی در ذیل این فراز میفرمایند:
“این تعبیر و یتّخذَ المسجدَ بیتا، کنایه از رفت و آمد زیاد به مسجد و اقامه نماز جماعت در آن و یادگیری احکام دین و معارف از اهل آن و دیگر اموری است که مایه خشنودی خداوند سبحان است.”
یعنی کارکرد مسجد این است. هم نماز دارد، هم انسان میسازد. معارف را به او یاد میدهد، او را آشنای با توحید میکند، او را به سمت انجام وظایف عبودی میبرد. این کارکرد مسجد است.
قبلا عرض کردیم که ما در ضمن بحث کلمات مرحوم آیت الله پهلوانی، مبانی این مکتب سلوکی را هم باید شرح کنیم. خب این توصیههایی که اینها داشتند، در روایات مبنا دارد. ریشه این توصیهها همه در همین آیات و روایات است. این روایت را دقت بفرمایید.
از امیرالمومنین صلوات الله وسلامه علیه نقل شده: “الْجَلْسَهُ فِی الْجَامِعِ” نشستن در مسجد جامع “خَیْرٌ لِی مِنَ الْجَلْسَهِ فِی الْجَنَّهِ” برای من بهتر است از نشستن در بهشت. خیلی روایت مهمی است. اینجا چون ممکن است انسان تعجب کند، حضرت بیانی دارند، میفرمایند: “لِأَنَّ الْجَنَّهَ فِیهَا رِضَی نَفْسِی” بهشت خشنودی من را در پی دارد و رضایت نفس من حاصل می شود. “وَ الْجَامِعَ فِیهِ رِضَی رَبّی” اما در مسجد جامع نشستن خشنودی خدا را دارد. خدا خشنود میشود. خب این راه را به ما یاد میدهد که انس ما با خانه خدا و مسجد تا چه اندازه باید باشد.
مومن در مسجد، مثل ماهی است در دریا
عرض کردیم که هم مرحوم آیت الله پهلوانی و هم مشایخ ایشان، در دستورالعملی که مرحوم آیت الله قاضی رضوان الله تعالی علیه برای سه ماه رجب و شعبان و رمضان داشتند؛ پنجمین توصیهای که ایشان به شاگردانشان میکنند، این است: “بر شما باد به زیارت مشهد اعظم که مراد همان حرم مطهر امیرالمومنین و قبر نورانی آن بزرگوار صلوات الله و سلامه علیه است. و نیز سائر مشاهد مشرّفه اهل بیت علیهم السلام و مساجد معظّمه مانند مسجد الحرام، مسجد النّبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و به طور کلی هر مسجدی از مساجد.”
بعد مرحوم آقای قاضی استدلال میکنند (که حالا ما گشتیم یک متنی را پیدا کردیم. بعضی گفتند که این روایت است. برخی گفتند که نه، کلمهای است از بعضی از علما. که حالا ناقلش هم نقل نشده و به شکل روایت جا افتاده. حالا چه روایت باشد، چه نباشد، مطلب، مطلب درستی است.)
مرحوم آقای قاضی میفرمایند: “زیرا مومن در مسجد همانند ماهی است در آب دریا” این یعنی چه؟
خیلی حرف در آن خوابیده. ماهی اگر بخواهد رشد کند، جایش کجاست؟ جایش دریاست. سالک اگر بخواهد رشد کند جایش در مسجد و خانه خداست که رشد پیدا میکند و به ثمر میرسد. انس با مسجد. ماهی را اگر از آب بگیرند از بین میرود، ساقط می شود، تباه میشود. اگر ارتباط انسان با خانه حضرت حق قطع شود، کم رنگ شود، انسان آسیب میبیند.
همین طور که نوع آسیبهایی که الان در انقلاب خودمان داریم وقتی ریشهیابی شود، میبینید که از این است که حضور در مساجد کم رنگ شده. در یک دورانی آمدند فرهنگسراها را راه انداختند، آنها را تقویت کردند، مساجد را کم رنگ کردند. که ما در شبهای بعد کلماتی را از امام رضوان الله تعالی علیه عرض خواهیم کرد که ایشان تصریح فرموده و متاسفانه در این سالها به این تذکرات و توصیههایی که ایشان یا مقام معظم رهبری روحی فداه داشتند، توجه لازم که نشده؛ بلکه بعضیها به عکس آمدهاند، اقدام کردند.
آن تعبیر که عرض کردم که یا در روایت هست یا کلماتی که از علما نقل کرده اند، تعبیر این است: “المومن فی المسجد کالسَّمک فی الماء” مومن در مسجد مثل ماهی در آب میماند. خب این هم توصیه مرحوم آیت الله قاضی رضوان الله تعالی علیه.
سیره امام مجتبی(ع) هنگام ورود به مسجد
در یک روایتی که مرحوم مجلسی در بحار نقل میکنند، میفرمایند: “و کان علیه السلام (یعنی امام مجتبی، تعبیر کان وقتی میآید یعنی یک بار نبوده، سیره امام مجتبی این بوده، مستمر بوده) “وَ کَانَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِذَا بَلَغَ بَابَ اَلْمَسْجِدِ رَفَعَ رَأْسَهُ” همیشه برنامه امام مجتبی این بود که وقتی به در مسجد میرسیدند سر مبارک خودشان را بلند میکردند “و یقول” و این طور دعا میکردند “وَ یَقُولُ إِلَهِی ضَیْفُکَ بِبَابِکَ” خدایا مهمانت آمده به در خانهات. “یَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ اَلْمُسِیءُ” تو احسان کننده هستی، من هم گنهکارم، عطا کن “فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی” از گناهان من بگذر “بِجَمِیلِ مَا عِنْدَکَ یَا کَرِیمُ” با آن زیباییهایی که نزد توست.
من یاد استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله آقا سید عبدالله جعفری تهرانی افتادم. این مسجد لرزادهای که معروف است و در انتخابات هم بیشترین حضور را افراد دارند، یک معماری در تهران بود به نام “لرزاده” که مسجد اعظم قم یکی از کارهای همین مرحوم لرزاده هست. مدرسه عالی شهید مطهری این قسمتی که از در وارد میشوید آن روبه رو، (نه آن ساختمان قدیمی) این هم از همان کارهای مرحوم لرزاده است. مساجد معظمی را ایشان طراحی کرده و به ثمر نشانده. مرحوم لرزاده از شاگردان مرحوم آیت الله برهان بوده. آیت الله برهان کسی است که مسجد لرزاده را بنا میکند و امام جماعت آنجا بوده و خودش هم از شاگردان مرحوم آقا سید علی آقای قاضی بوده. آن مسجد هم خیلی با برکت بوده. مثل الان نبوده که کمیّت حوزههای علمیه بالا رود و کیفیت بیاید پایین. اینها دستچین میکردند. یک تعداد طلبه محدوی آنجا بوده که همهشان در جامعه روحانیت، انسانهای شاخصی میشوند. یکی از آنها مرحوم آیت الله خوشوقت بوده. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله آقا شیخ علی آقای پهلوانی. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله آقا شیخ حسن آقای پهلوانی. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله آقا سید عبدالله جعفری تهرانی. یکی از آنها میشود آیت الله مهدوی کنی. یکی از آنها میشود آیت الله باقری کنی. اینها خروجی آن مدرسه هستند. شما الان بگردید شاید همچین جایی پیدا کنید! ولی من که در ذهنم سراغ ندارم که مدرسهای اینطوری خروجی داشته باشد.
مرحوم آیت الله جعفری میفرمودند: “افراد وقتی میآمدند به این مدرسه و طلبه میشدند، این آقای معمار یعنی آقای لرزاده، یک دوره احکام را یاد طلبهها میداد.”! این میشود معمار! حالا آن مسجد را اگر بروید ببینید، حیاط الان سقف دارد، آن زمان حیاطش سقف نداشته. ایشان میفرمودند: “وقتی آقای لرزاده میآمد وارد حیاط بشود، همان جا کفشش را درمیآورد و بدون کفش وارد حیاط مسجد میشد و میگفت: “فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى” این طور با مسجد رفتار میکرد.” خب آن خلوص و آن عرض ارادت باعث میشود که الان در ذهن ما میآید که از ایشان یک یادی بکنیم. آن در سیره امام مجتبی، این هم از ایشان که یک معمار بوده. این طور حضور پیدا میکرده در مسجد.
وجود ترشحی از خون نبی یا وصی نبی در مساجد
روایت دیگری است که این روایت را فقها بحث کردند. سند روایت هم سند صحیحی است و بر اساس این روایت فتوا دادند. مرحوم علامه بحر العلوم بر اساس این روایت در کتاب فقهیشان که ابواب فقهی را به صورت شعر درآورده به این اشاره دارد. روایت در کافی هست. جلد سوم یعنی فروع کافی. در آنجا از امام صادق نقل میکند:
“قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنِّی لَأَکْرَهُ اَلصَّلاَهَ فِی مَسَاجِدِهِمْ” من کراهت دارم، خوشم نمیآید که در مساجد عامه نماز بخوانم. خوب دقت کنید! “فَقَالَ لاَ تَکْرَهْ” امام فرمودند: کراهت نداشته باش. چرا کراهت داری؟ “فَمَا مِنْ مَسْجِدٍ بُنِیَ إِلاَّ عَلَى قَبْرِ نَبِیٍّ أَوْ وَصِیِّ نَبِیٍّ قُتِلَ” هیچ مسجدی نیست مگر اینکه این مسجد بنا شده بر قبر نبی یا وصی نبی. نبی یا وصی نبی که “قُتِلَ” به شهادت رسیده “فَأَصَابَ تِلْکَ اَلْبُقْعَهَ رَشَّهٌ مِنْ دَمِهِ” به آن جایی که مسجد هست یک ترشحی از آن خون رسیده “فَأَحَبَّ اللَّهُ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا” چون ترشحی از خون نبی یا وصی نبی که به شهادت رسیده به آن مکانی که مسجد هست رسیده، لذا خدا دوست دارد. ” فَأَحَبَّ اللَّهُ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا ” خدا دوست دارد که افراد در آن مکان بنشیند و به یاد خدا مشغول شوند و خدا را یاد کنند. “فَأَدِّ فِیهَا الْفَرَائِضَ وَ النَّوَافِلَ وَ اقْضِ مَا فَاتَکَ” در همین مساجدی که از عامه است نماز واجبت را بخوان. نماز نوافلت را هم بخوان. اگر نماز قضایی هم داری در همین مساجد اینها را انجام بده.
حالا این تعبیر ” رَشَّهٌ مِنْ دَمِهِ ” این چگونه است، کیفیتش را نمیدانیم. اما چیز پیچیدهای نیست. در بعضی از روایات استفاده میشود که وقتی باران میآید با هر قطره باران یک ملکی است که این قطره باران را هدایت میکند به آن کسی یا چیزی که این قطره باید به او برسد. لذا این چیز بعیدی نیست میشود. ملکی، ترشحیرا از آن خون را در زمینی قرار داده باشد و بعد در آینده آنجا مسجد شود. البته توجیهات دیگری هم دارد که حالا دیگر نیاز نیست ورود کنیم.
در این زمینه شاهدمان مطلب دیگری است که مرحوم صاحب جواهر یک بیانی دارد که از همین روایت استفاده کرده که سرّ اینکه در واقع این شخص کراهت داشته مال چه بوده؟ مال این بوده که عامه (یعنی اهل تسنن) آن ارتباطی که امامیه با ذوات طاهره معصومین دارند، آنها ندارند. از این جهت آن فرد کراهت داشته. امام هم از همان راه وارد میشود و میگوید تو که ارادت داری به اهل بیت، خب این را بدان که مساجد وضعشان این طور است. مرحوم علامه بحر العلوم هم که در معرفت و کمال و سیر و سلوک و اینها سرآمد بوده، در آن تحفه نجفیه همین روایت را به شعر در آورده. تحت عنوان سرّه میگوید اصلا سرّ فضیلت مسجد مال همان ترشّحی است که از خون نبی یا وصی نبی که به شهادت رسیده به خانه خدا یا مسجد شده. میگوید:
“و السرّ فی فضل صلوه المسجد، قبر لمعصوم به مستشهد، برشّه من دمه مطهر، طهره الله لعبد ذکره” آثارش هم این است که آن کسی که میآید در خانه خدا و به یاد خدا مشغول میشود، یک پالایش درونی پیدا میکند. دلش صاف میشود. پاک میشود. تطهیر میشود. بعد از مسجد میرود بیرون.
نماز در مسجد افضل است یا در حرم معصومین(ع)؟
صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیه در جلد چهاردهم جواهر صفحه ۱۴۴ در ذیل این روایت یک استفادهای میکند، استفاده خیلی زیبایی هست. میفرماید: “فقبور المعصومین علیهم السلام خصوصا النبی و الائمه علیهم الصلاه و السلام منهم اولی باولی” میگوید اگر کسی نمازش را در خود حرم مثلا امیرالمومنین یا امام حسین یا امام رضا بخواند، این با ارزشتر از مسجد است. چرا؟ چون سرّ فضیلت مسجد از آن ترشح دم امام یا نبی هست. خب جایی که بدن امام را دفن کردند، دیگر معلوم است که چه جایگاهی دارد.
حالا اینجا یک بحثی هست در رابطه با آباد کردن مسجد، که مسجد یک آبادی ظاهری دارد و یک آبادی باطنی دارد که اگر عمری باقی بود و توفیقی داشتیم، ان شاء الله فردا شب عرض خواهیم کرد.