سلسله جلسات ماه رمضان، شرح کلمات عرفانی آیت الله پهلوانی؛ جلسه هفدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
بحث ما پیرامون شرح کلمات فقیه عارف، استاد بزرگوار مرحوم آیت الله پهلوانی بود که در کتاب عید وصال جمع آوری شده. در باب انس با قرآن مطالبی را عرض کردیم. در شب قبل وعده دادیم که وارد یکی از دستورالعملهای سلوکی ایشان شویم و مبنای این دستور را هم ذکر کنیم.
دستور العمل مهم هزار مرتبه سوره قدر
آن دستور عبارت از خواندن سوره مبارکه قدر است که قبل از ماه مبارک رمضان ایشان به شاگردانشان توصیه میکردند که در هر شب ماه مبارک رمضان هزار مرتبه سوره قدر بخوانید. حتی بنده به خاطر دارم که در یکی از جلسات یکی از شاگردان ایشان سوال کردند که “اگر ما خب هزار مرتبه سوره قدر بخوانیم ممکن است نتوانیم قرآنی در این ماه ختم کنیم”
فرمودند که: “عیبی ندارد ولی این هزار مرتبه سوره قدر را در هر شب از این ماه بخوانید.”
بعد اضافه فرمودند که “هزار مرتبه سوره مبارکه قدر در هر شب یعنی ۵۰۰۰ هزار آیه قرآن” که اگر خاطر مبارکتان باشد در آن خطبه شعبانیه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این بود که اگر کسی در ماه مبارک رمضان یک آیه قرآن بخواند، به منزله این است که یک ختم قرآن کرده. پس ۵۰۰۰ آیه در هر شب، یعنی ۵۰۰۰ ختم قرآن.
خود این بزرگوار و همچنین استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله جعفری تهرانی تا آخر عمرشان التزام عملی به این امر داشتند. در ماه مبارک رمضان بحثی داشتیم با آیت الله جعفری. بنده گاهی شبها تا بعد از نیمه شب، خدمت آیت الله جعفری بودم. یادم هست که این تسبیح دستشان بود و وقتی من صحبت میکردم، ایشان مشغول خواندن سوره قدر بودند. بعد که میخواستند پاسخ دهند، قطع میکردند و تسبیح را در دستشان نگه میداشتند، بعد که صحبتشان تمام میشد دوباره این سوره قدر را میخواندند. مبنای این دستورشان دو روایت است که حالا عرض خواهیم کرد.
اگر دستورالعملی ناقص ماند، چه کنیم؟
منتها اینجا یک مطلبی هست و آن این است که گاهی عملی برای شب نقل شده. یعنی دستور دادند که این را در شب انجام دهید. حالا یا مانعی برای انسان پیش میآید که این را نمیتواند در شب انجام دهد یا نه مانعی پیش میآید و نمیتواند آن دستور را تمام کند. یا دستوری مربوط به روز است و مانعی پیش میآید در روز نمیتواند انجام دهد یا مانعی پیش میآید و در روز نمیتواند آن را تمام کند. مثل همین سوره مبارکه قدر. خب هزار مرتبه است. حدوداً بین سه تا سه ساعت و نیم زمان میبرد. بعضیها ممکن است یک مانعی برایشان پیش بیاید. حالا موانع مختلفی هست، مهمانی بیاید منزلشان یا یک بیماری متوجه شان شود یا بیماری متوجه خانواده شود و نتوانند هزار مرتبه را در شب انجام دهند. یا نه از این هزار مرتبه مثلاً هشتصد تا را میگویند و دویست تا میماند. یا پانصد تا را میگویند و پانصد تا میماند. اینجا باید چه کار بکنیم؟ حالا که شب نتوانستیم انجام دهیم، دیگر هیچ؟ یا عملی که مربوط به روز است، اگر نتوانستم در روز انجام دهیم، پس رهایش کنیم؟
لذا ایشان میفرمودند که اگر یک وقت در شب تمام نشد یعنی تا قبل از اذان صبح این هزار مرتبه تمام نشد، فردا تا قبل از غروب آفتاب، بقیهاش را انجام دهید. فقط در رابطه با شب ۲۳ ماه مبارک رمضان میفرمودند که در شب ۲۳ این را تمام کنید. چون یک روایت خاص دارد در شب ۲۳. باز هم اگر در همان جا انسان نتوانست، در روز ۲۳ ، هزار مرتبه سوره قدر را تکمیل کند.
این موضوع که اگر عملی را در شب موفق به انجامش نشدید یا نتوانستید تمامش کنید، فردا روز انجام دهید، یا اگر عملی مختص روز است و نتوانستید انجامش دهید یا تمامش کنید، در شام آن روز انجامش دهید، این یک ضابطه کلی است و اختصاصی به شب قدر و اینها ندارد. مثلا در اعمال شب جمعه، اگر شما نتوانستید اعمالش را انجام دهید یا تمام نشد، این را فردایش در روز جمعه انجام دهید. یا اگر نماز را نتوانستید انجام دهید، فردا قضایش را انجام دهید.
مبنای قرآنی جهت رفع نقص اعمال
اما آیا با این شکل، آثار متوجه انسان میشود و چیزی به آدم میدهند؟ بله. این مبنایش قرآنی است. باید ببینیم مبانی اینها چیست؟ هر دو استاد بزرگوار ما، هم مرحوم آیت الله پهلوانی و هم مرحوم آیت الله جعفری نقل کردند از مرحوم علامه طباطبائی که “مرحوم علامه طباطبائی همین سوال را پرسیده بودند که وظیفه سلوکی سالک در اعمال و اذکاری که تاخیر میافتد چیست و انسان چه کار باید بکند؟
” مرحوم علامه هم از استادشان مرحوم آیت الله قاضی، همین مطلبی که بنده از قول مرحوم آیت الله پهلوانی و مرحوم آیت الله جعفری عرض کردم را فرمودند که: “شما اگر عملی و ذکری مربوط به شب از دستتان رفت، در فردایش انجام دهید.“
شب جمعه است روز جمعه انجام دهید یا عملی مربوط به روز جمعه است از دستتان رفت شام جمعه انجام دهید. بعد مرحوم آقای قاضی استشهاد میکنند به آیه ۶۲ سوره فرقان که ” وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَهً” خداوند روز و شب را جانشین یکدیگر قرار داده. “ لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً” برای هر کسی که بخواهد عبرت بگیرد و هرکسی که بخواهد سپاسگذاری کند. ببینید این آیه ای که الآن من خواندم، برای شما با اینکه ختم قرآن کردید تازگی دارد. چهرههایی که من میبینم تیز شده که ببینند مسئله چیست؟
مرحوم آیت الله پهلوانی در همان جلد اول کتاب “ثمرات حیات” یک اشارهای به این مسئله کردهاند که تفصیلش را قبلاً عرض کردم و خدمت عزیزان مطرح شد. مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه همین مطلبی را که از استادشان مرحوم آقای قاضی شنیدهاند را در تفسیر المیزان مفصل بحث کردهاند. که حالا ما امشب جلسه خودمان را متبرّک میکنیم به کلمات مرحوم علامه در ذیل این آیه شریفه.
توضیحی لطیف از المیزان
مرحوم علامه میفرمایند که: “کلمه خِلفَه به معنای هر چیزی است که در جای دیگری بنشیند و بالعکس” یعنی این بتواند جای آن بنشیند و آن هم بتواند جای این بنشیند. خب در این آیه مسئله چه میشود؟ شب و روز است. یعنی روز بتواند جای شب بنشیند و شب بتواند جای روز بنشیند. یعنی روز جمعه می تواند جای شب جمعه بنشیند و شام جمعه میتواند جای روز جمعه بنشیند. معنای خلفه این است بعد میفرمایند: “و گویا مانند کلمه جِلسَه که نوعی نشستن را میرساند، نوعی از جانشینی را افاده میکند. پس معنای خلفه بودن شب و روز این است که هر یک از آن دو جای دیگری را بگیرد. شب جای روز را و روز جای شب را” یعنی آن شبهایی که شما در ماه مبارک رمضان سوره مبارکه قدر را هزار مرتبه میخوانید، بعد میبینید که تمام نشد، می توانید فردایش بقیهاش را بگویید و این جای آن شب را پر میکند. یعنی به کسی که نتوانسته به وقتش هزار مرتبه سوره قدر را بخواند، اگر ادامه دهد، همان آثاری را می دهند که به کسی که همه این هزار سوره قدر را تمام کرده، می دهند. جایگزین میشود و جای هم را پر میکند.
در آیه تقیید خورده که ” لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً“. مقیّد کرده برای این دو دسته: آنهایی که عبارت بگیرند و آنهایی که میخواهند سپاسگذاری کنند. چرا خدا مقید کرد؟ مرحوم علامه میفرماید که: “اگر این خلفه بودن شب و روز را مقید کرد به اینکه خدا آن دو را تنها برای کسانی خلفه کرد که بخواهند متذکر شوند یا بخواهند شکرش را به جای آورند، برای این است که شب و روز تنها برای کسانی خلفه هست که به سوی خدا توجه کنند و شکر او را به جای آورند و از این مقابلهای [که هم یذکر مطرح شد، هم شکور] که بین تذکر و شکر هست بدست میآید که مراد از تذکر، رجوع و به یاد آوردن آن حقایقی است که در فطرت انسان نهفته است. [آن چیزی که در فطرت ما هست چیست؟ توحید است.] و آن عبارت از ادلهای که همه دلالت بر توحید خداوندی و نیز بر صفات و اسما او میکند که لایق مقام ربوبی است.” خب نتیجه این یادآوری چیست؟ میفرمایند ایمان. حالا اینها را خوب دقت کنید. وقتی روایاتش را عرض کنیم معلوم میشود مسئله چیست.
علامه در ادامه میفرمایند: “و نیز به دست میآید که منظور از شکور، آن عمل و قولی است که ثنای بر خدا را برساند. ثنای بر آن نعمتهای جمیلی که ارزانی داشته و این عمل و قول، قهرا بر عبادت و اعمال صالح او منطبق میشود.” پس یعنی چه شد؟ بیایید سراغ سوره والعصر. “وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ.” مرحوم علامه از آن یذکر، ایمان را استفاده کردند، و از این شکور عمل صالح را. مرحوم علامه خیلی لطیف مطالب را آورده.
در ادامه فرمودند: “بنابراین آیه شریفه در مقام اعتزاز و یا امتنان است.” خب اینکه خداوند میفرماید که ما روز را جانشین شب قرار دادیم، در مقام امتنان است. یعنی چه؟ یعنی خودش یک نعمت سنگین است. دارد منت میگذارد بر بندگان خودش که ما این کار را برای شما کردیم. “امتنان به این منّت که شب و روز را طوری قرار داده که هر یک پشت سر دیگری درآید.”
حالا ایشان اینجا نفرمودند که این را از استادشان آقای قاضی نقل میکنند، ولی همان سوالی که از مرحوم آقای قاضی کردند، همان عرایضی که داشتم را ببینید مرحوم علامه در المیزان چه طور گفتهاند: “تا اگر کسی در یکی از این دو زمان [یعنی روز و شب] ایمان به خدا از او فوت شد، در زمان بعدی آن را تدارک کند. و اگر کسی در یکی از این دو موفق به عبادت خدا و هر عمل صالح دیگر نشد در زمان بعدی آن را تلافی نماید.” یعنی چه؟ یعنی سالک دیگر عذری اینجا ندارد که بگوید حالا تاخیر افتاد، یا این دستورالعمل مال شب بود و حالا نشد و دیگر رهایش کند، نه. اگر تاخیر افتاد، قضایش را انجام دهد نه اینکه رهایش کند.
تفسیر المیزان به این شکل است که اگر بحث فلسفی باشد ایشان میگویند “بحثٌ فلسفیٌ”، اگر روایاتی در رابطه با آن آیات باشد میفرمایند “بحثٌ رواییٌ”. در ذیل این آیه در آن بخش بحثٌ رواییٌ، روایتی را مرحوم علامه از من لا یحضر شیخ صدوق نقل میکنند. ببییند پس مرحوم آقای قاضی هم همین طوری نبوده که بگوییم از روی ذوق، آیه ای گفته اند و بدون مبنا بوده. مبنا و روایت داریم.
روایت از امام صادق صلوات الله و سلامه علیه است. “کلَّ ما فاتکَ باللّیل” هر چه در شب از تو فوت شد، یعنی عملی که مربوط به شب است، نماز شب است، از تو فوت شد، سوره قدر در شبهای ماه مبارک رمضان است، از تو فوت شد، مسبّحات مال شب است، از تو فوت شد، “فاقضه بالنّهار” فردا روز، قضایش را بجا بیاور. بعد خود امام صادق استشهاد کردند به همین آیه: ” قال الله تبارک و تعالی وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَهً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً” این مطلبی بود که لازم بود عرض کنیم. این یک ضابطه کلی است و در همه جا تسرّی پیدا میکند.
دو روایت مهم پیرامون شب بیست و سوم
خب حالا بیاییم سراغ سوره مبارکه قدر. مرحوم آیت الله پهلوانی میفرمودند که “در هر شب ماه مبارک رمضان، از شب اول نیّت کنید.” یعنی مثلا اگر سه شنبه روز اول ماه اعلام شد، از دوشنبه شب باید شروع کرد و در تمام دستوراتی هم که مربوط به شب بود، میفرمودند از غروب میتوانید انجام دهید.
تقریبا حدود ۱۷، ۱۸ دقیقه مانده به اذان مغرب، انسان اعمالی که مربوط به شب است را میتواند شروع کند.
دو روایت داریم در رابطه با همین سوره مبارکه قدر که یکی مخصوص شب ۲۳ ماه مبارک رمضان است و یکی از این روایات مربوط به همه شبهای ماه مبارک رمضان است. البته شب عید فطر دیگر میشود شب اول شوال، آن حساب نیست. این بزرگوار میفرمودند که: “شما در همین اول ماه مبارک رمضان نیت کنید که من این سوره قدر را میخوانم. نیّتم این است که به هر دو روایت عمل کنم. هم آن روایتی که مربوط به خصوص شب ۲۳ ماه است و هم همه شبهای ماه مبارک رمضان.” خب روایت چیست؟ درباره این دو روایت مطالبی هم ایشان دارد که حالا عرض خواهیم کرد.
این دو روایت را جمال العارفین مرحوم ابن طاووس در کتاب “اقبال الاعمال” نقل کرده است. روایت اول این است که: “عن ابی عبدالله جعفر بن محمّد الصادق علیه السّلام أنّه قال: إِذَا أَتَى شَهْرُ رَمَضَانَ فَاقْرَأْ کُلِّ لَیْلَهٍ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ ألفَ مَرَّهٍ” وقتی که ماه رمضان آمد در هر شب ماه مبارک رمضان هزار مرتبه سوره مبارکه قدر را بخوانید. “فإذا أتت لیلُ ثلاثٍ و عشرین” وقتی که شب ۲۳ ماه مبارک رمضان رسید “فاشدُد قلبَک” دل خودتان را استوار کنید “و أفتح اُذُنیک” گوش خودتان را بگشایید “لسماعِ العجائبِ ممّا تری” بخاطر شگفتیهایی که مشاهده میکنید. بعداً توضیح خواهیم داد که بیان مرحوم استاد بزرگوار در ذیل این “فاشدد قلبک و افتح اذنیک لسماعِ العجائبِ ممّا تری” چیست. این یک روایت.
اگر در پی دیدن چیزی باشی، در وادی سلوک نیستی
من اینجا یک نکتهای را عرض کنم. یک وقت کسی نگوید که من رفتم این هزار دفعه را انجام دادم و بعد چیزی هم ندیدم. این کسی که بخواهد برود انجام دهد که چیزی ببیند، او اصلاً در وادی سلوک نیست. در وادی سلوک، عمل را انجام نمیدهد برای اینکه این چیز و آن چیز گیرش بیاید. بلکه سالک از این آثاری که در روایات و اینها آمده، یک کشفی میکند و آن کشف این است که میزان محبوبیت آن عمل را در پیشگاه الهی می فهمد. از اینکه امام صادق این را فرمودند و بعد در رابطه با شب ۲۳ (که به احتمال خیلی قوی شب قدر است) این اتفاق رخ میدهد، کشف میکند که این هزار مرتبه سوره مبارکه قدر، این محبوب مولا است. و نکته دوم این که اگر این حقایق بخواهد نصیب انسان شود، بسترهایی باید فراهم شود. مراقبتها، محاسبهها، مراتب مراقبه، تحت تربیت قرار گرفتن، تا انسان به این نتایج راه پیدا کند.
روایت دوم مربوط به خصوص شب ۲۳ ماه مبارک رمضان هست که در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان هزار مرتبه سوره مبارکه قدر خوانده شود. این را هم باز مرحوم سید بن طاووس در اقبال نقل کرده که این روایت هم باز به امام صادق صلوات الله و سلامه علیه میرسد که حضرت فرمودند: ” لَوْ قَرَأَ رَجُلٌ لَیْلَهَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ- أَلْفَ مَرَّهٍ ” اگر کسی در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان هزار مرتبه سوره مبارکه قدر بخواند “ لَأَصْبَحَ وَ هُوَ شَدِیدُ الْیَقِینِ” یعنی روز ۲۳ در حالی صبح میکند که شدید الیقین است. این یقین خیلی مهم است. همه گرفتاری ما این است که در شک هستیم و در یقین نیستیم. نگران روزی خود هستیم. نگران انقلابمان هستیم. نگران جامعه هستیم. نگران فرزندمان هستیم.
نه، ما باید وظیفه عبودی خودمان را انجام دهیم. خوب به تعبیرات دقت کنید. وظیفه عبودی خودمان را خوب انجام بدهیم، یقین به وعدههای الهی داشته باشیم. بدانیم خدا به وعدههای خودش عمل میکند. این نگرانیهایی که رهبر انقلاب گاهی میفرمایند که “نگرانیم نگرانیم” همین اخیراً در رابطه با زبان فارسی فرمودند که “من نگرانی دارم” واقعا نگرانی روی نتایج نیست. نگرانی روی این است که وظایف عبودی خودمان را درست انجام نمیدهیم. وقتی وظیفه عبودی درست انجام نشود، بله در نتیجهاش هم انسان نگران میشود. اما اگر کسی تقوا داشته باشد و بندگی خدا را بکند، برای چه نگران روزی خودش باشد؟ یقین کند که خدا زندگی او را تامین خواهد کرد.
“ بِالاعْتِرَافِ بِمَا یَخُصُّ بِهِ فِینَا” اعتراف میکند به مسئله امر ولایت. یعنی امر ولایت ائمه هدی برای او یقینی میشود. چه جوری میشود که امر ولایت برای او یقینی میشود؟ “وَ مَا ذَاکَ إِلَّا لِشَیْءٍ عَایَنَهُ فِی نَوْمِهِ” این بخاطر این است که در عالم خواب چیزی را به او نشان میدهند. چیزی را به او نشان میدهند و میبیند و به این یقین راه پیدا میکند. حالا توضیح این روایت و روایت قبلی چیست، اگر عمری باقی بود و توفیقی داشتیم فردا شب عرض خواهیم کرد.