الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
کلام ما به اینجا رسید که این بیانی که فقیه عارف مرحوم آیت الله پهلوانی داشتند، که در ماه مبارک رمضان انسان باید بار معنوی و اخروی خودش را ببندد، عرض کردیم که مبانی این توصیه راهگشا را باید به آن توجه کنیم. یکی از آن همین خطبه شعبانیه بود که عرض کردیم، یکی هم روایاتی که دلالت داشت بر این که اول سال، ماه مبارک رمضان است. تا اینجا بحث شد.
توجه به نامهای ماه مبارک رمضان و معانی آنها
یکی دیگر از اموری که ما را توجه میدهد به اینکه باید در ماه مبارک رمضان بار معنوی و اخروی خودمان را ببندیم، توجه به نامهای ماه مبارک رمضان است. این ماه، یکی از نامهایش ماه مبارک رمضان است اما نامهای مختلفی دارد که این در دعای حضرت سیدالساجدین(علیه السلام) به آن تصریح شده است که حالا این نامها را توضیح خواهیم داد.
حضرت در دعایشان میفرمایند: که “وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْکَ السُّبُلِ شَهْرَه شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّیَامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحِیص وَ شَهْرَ الْقِیَامِ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن”. “شهر” یعنی ماه، و ضمیر “شهره” به خدا برمی گردد، یعنی ماه خودش.
پس یکی از نامهای این ماه، ماه خداست. ماه رجب، ماه ولایت است؛ ماه شعبان، ماه پیامبر خداست، و ماه رمضان هم شهرالله است. نام های دیگر این ماه، صیام، طهور، اسلام، تمحیص و قیام است. حالا اینها را باید توضیح بدهیم که توجه به این نامهای ماه مبارک رمضان، این هم میتواند برای ما راهگشا باشد.
“شهره” یعنی شهر الله. خب همه ماهها ماه خداست، اما اینکه ماه رمضان را میفرمایند ماه خدا و بالخصوص روی این ماه انگشت گذاشته میشود، این نشان از عظمت این ماه دارد، و گرنه ماه رجب و شعبان هم ماه خداست، ماه شوال هم ماه خداست. اما اینکه ماه خدا را نسبت به ماه رمضان تصریح میکند، نشان از عظمت این ماه دارد. یعنی یک اتفاقی در این ماه میافتد یک آثار و برکاتی در این ماه هست که در سایر ماهها نیست.
بعد میفرمایند که ماه صیام.
ماه صیام هم یعنی ماه روزه داری. منتها دیگر در اینجا تعبیر این نیست که ماه رمضان، ماه روزه داشتن نسبت به خوراکیها و آشامیدنیهاست بلکه میفرماید ماه صیام و روزه داری. چون روزه داری، خودش مراتب دارد. یک مرتبه آن این است که انسان غذا و چیزی نمیخورد، این مرتبه پایین روزه داری است که از یک ساعتی تا یک ساعتی غذا نمیخورد و آبی نمیآشامد. اما این مرتبه ضعیف و پایین است.
مرتبه بالای آن این است که انسان از غیر خدا روزه باشد. این مرتبه بالای صیام است. یعنی قلبش، ذهنش روزه باشد، خواطر را راه ندهد، از توجه به غیر خدا پرهیز کند، اینها همه صیام است.
ماه رمضان یک فرصت خوبی است که انسان یک چنین تمرینی داشته باشد. در یک روایتی نقل شده که “صَوْمُ النَّفْسِ إِمْسَاکُ الْحَوَاسِّ الْخَمْسِ عَنْ سَائِرِ الْمَآثِمِ وَ خُلُوُّ الْقَلْبِ عَنْ جَمِیعِ أَسْبَابِ الشَّر” روزه نفس و جان این است که حواس پنجگانه انسان روزه باشد، ” عَنْ سَائِرِ الْمَآثِمِ” از سایر گناهان و ” خُلُوُّ الْقَلْبِ عَنْ جَمِیعِ أَسْبَابِ الشَّر” برود انسان خالی شود از همه سببها و علتهای شرور و بدیها.
یکی دیگر از اسماء ماه رمضان، رمضان است.
ماه رمضان با ماه خدا که شهر الله است فرق میکند. شهر الله داریم، ماه رمضان هم داریم. ماه رمضان، یعنی ماه خدا. منتها در یکجا وقتی شما میگویید شهر الله، خدا در آنجا به اسم جلاله الله است اما در اینجا که میگویید رمضان، اسم حسنای الهی، رمضان است. یکی از اسمای حسنای حضرت حق، رمضان است. که این را مرحوم شیخ صدوق هم در کتاب من لا یحضر الفقیه و هم در کتاب معانی الاخبار و مرحوم کلینی در کتاب کافی این روایت را نقل کردند که حالا این نیاز به توضیح هم دارد.
روایت از امام باقر صلوات الله و سلامه علیه است. که حضرت فرمودند که “فَإِنَ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّه” خود کلمه رمضان اسمی از اسمای حسنای الهی است. خب این چه معنایی دارد که اسم حسنای حضرت حق است؟ این رمضان یا مشتق از رمض است یا مشتق از رمیض است. اگر مشتق از رمض باشد، به معنای شدت حرارت است و اگر مشتق از رمیض باشد به معنای ابر و بارانی است که بعد از چله تابستان میآید و آن گرمای تابستان را میبرد.
اینکه به ذات اقدس ربوبی رمضان گفته شده روی این جهت است که خدای سبحان یا گناهان بندهاش را ذوب و خاکستر میکند و می سوزاند و محو میکند یا اینکه آن آلودگیها و گناهان را میبرد. مثل آن باران که گرما را میبرد، خدا هم گناهان و ناپاکی ها را میبرد و بنده را پاک میکند. که هر دو معنا لازمه معنای رمضان است. این هم معنای اسم سوم که در دعای امام سجاد آمده است.
فرصتی برای کسب صفای قلب
مرحوم آیت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه در این موضوع، در کلمه ۴۴۵ کتاب “عید وصال“یک بیانی دارند. امّا قبلش این نکته را عرض کنم که ایشان همیشه میفرمودند که:
“ اگر ما هیچ گناهی هم در طول هفته نکنیم، به گناه غفلت مبتلا هستیم و خود غفلت در محضر ربوبی گناه کمی نیست.“
انسان سر سفره حضرت حق بنشیند اما از منعم، غافل باشد، بیتوجه باشد به اینکه آن چیزی که به او میرسد، از اوست. اما ایشان در کلمه ۴۴۵ کتاب “عید وصال” می-فرمایند:
“کسی که به واسطه گناهان و غفلتها و تعلقات و هواپرستی ها، [ببینید ایشان همه را هم گناه هم غفلتها هم تعلقات و هواپرستیها را اشاره می¬کند] قسی القلب شده است و خدای متعال را فراموش نموده است، چون حق سبحانه به برکت ماه رمضان گناهان وی را اقاله نماید و ندیده بگیرد، قلب وی صفا پیدا خواهد کرد.” آن شب عرض کردیم که ایشان میفرمودند که سیر و سلوک، استعداد نمیخواهد، صفای باطن میخواهد. ماه رمضان ماهی است که انسان میتواند صفای باطن را تحصیل کند. “و از اموری که سبب قساوت گردید کناره خواهد گرفت و به قدر ظرفیت خویش انس و قرب و ذکر و توجه به حضرت حق را اختیار خواهد کرد.” وقتی این صفا بیاید میرود دنبال اینها و به اندازه سعه وجودی خودش از اینها استفاده میکند.
پاک شدن از حتی از شرک خفی
یکی دیگر از اسامی این ماه که در دعای حضرت سجاد صلوات الله و سلامه علیه بود “شهر الطهور” است، یعنی ماه طهور و پاکیزگی.
یعنی این ماه یک ظرفیتی دارد که نه فقط از گناهان، حتی از شرک خفی، دل را میتواند پاک کند؛ یک چنین بستری در ماه مبارک رمضان برای بنده فراهم است. میتواند از تعلقات به ماسوی الله پاک شود، وقتی پاک شد، یعنی الهی هب لی کمال الانقطاع الیک. آن انقطاع وقتی حاصل شد، از یک طرف تعلق از ماسوی الله پیدا میکند و از این طرف تعلق به حضرت حق پیدا میکند. این ماه یک چنین ظرفیتی دارد. ماه طهور است.
یکی دیگر از اسامی این ماه، ماه اسلام است.
اسلام، مرحوم آقای پهلوانی میفرماید در اینجا یعنی تسلیم. یعنی بنده در برابر مقدرات تکوینی و تشریعی حضرت حق تسلیم باشد. مقدرات تکوینی که معلوم است مثلا انسان بیمار میشود، مالش را از دست میدهد، بلایی میآید، تسلیم حضرت حق باشد. اینها میشود تکوینیات، یعنی آن چیزی که در عالم کون و خلقت و هستی رخ میدهد. تشریعیات همین دستورات دینی است نسبت به مقدرات تشریعی که تعبیر دقیق این است که بگوییم قضای تشریعی. قضا و قدر قضا آن وقتی است که تحقق پیدا میکند، یعنی وقتی برای ما حکم روزه جعل شد، این میشود قضای تشریع حضرت حق، وقتی خمس جعل شده میشود قضای تشریع حضرت حق. بنده تسلیم کسی است که این را راضی باشد. تسلیم باشد به احکام الهی و دیگر چون و چرا نکند، چرا ارث زن کمتر است ارث مرد بیشتر است؟ چرا دیه زن کمتر و دیه مرد بیشتر است؟ اینگونه نباشد، بلکه تسلیم باشد. ماه رمضان، ماه تسلیم است، انسان باید تمرین کند همین طور که غذای حلالش هست، یا راه حلالی برای اطفاء غریزه جنسیاش هست، این را حضرت حق میگوید که این چیزی که تا الآن برای تو حلال بوده الان در این ماه بر تو حرام میشود، این تسلیم حکم الهی باشد.
ماه تمحیص، تمحیص در کتاب لغت اینطور آمده که محصت الذهب.
یعنی طلا را خالصش را از ناخالصیها جدا کردیم. یعنی در ماه مبارک رمضان خوبها و بدها از هم جدا میشوند این ماه ماهی است که این خصوصیت را دارد. انسان در طول زندگی با ابتلائاتی مواجه میشود، خب در این ابتلائات هست، که خوبها و بهشتیها جدا میشوند، جهنمیها در یک صف دیگر قرار میگیرند، این هم ماه تمحیص.
ماه قیام، قیام هم در اینجا ایشان میفرمایند که مراد فقط تهجد شبانه نیست، هرچیزی که قیام بر او صدق کند، حتی قیام برای جهاد اصغر و قیام برای جهاد اکبر. یعنی در ماه مبارک رمضان انسان هم تهجد شبانه داشته باشد، هم اگر بستری فرآهم آید قیام برای جهاد اصغر و همینطور قیام برای جهاد اکبر. پس برکات ماه مبارک رمضان همانطور که از اسامی این ماه معلوم میشود چشم گیر است و با سائر ماهها فرق میکند.
نتیجه عمر، معطوف به کسب نتیجه لیلهالقدر
حالا چند تا بیان از ایشان در همین کتاب عید وصال عرض کنیم. کلمات ۲۰۹ ، ۲۱۰ ،۲۱۹ و ۴۵۵. خوب دقت کنید همه اینها را ما چیدیم که کلمات استاد بزرگوار، باز شود. ایشان میفرمایند که “برکات این ماه برداشته شدن بار گناه از دوش بندگان است یا زائل گردیدن حجابهای موجود میان خالق و خلق. [حجابها در این ماه باید خرق شود و دریده شود] یا دست یافتن بر نعمتهای اخروی و معنوی و تحصیل ثمره حیات دنیوی و عمر همانند آنها که ماه رمضان را با توجه به یاد خدا به سر میبرند و در یک کلام به نتایج لیله القدر نائل میشوند.” اگر کسی به نتیجه لیله القدر راه پیدا کند آن چیزی که باید در عمرش بدست آورد، مثلا عمر هشتاد ساله نود ساله ، دیگر بدست آورده. این کی اتفاق میافتد؟ در ماه مبارک رمضان. ماه رمضان چنین آثار و برکاتی دارد که حالا این را و کلمات ایشان را در بحث شبهای قدر توضیح خواهیم داد و بیشتر عرض خواهیم کرد.
در یک کلمه دیگر میفرمایند “بنده نباید به خواستن تنها بسنده کند.“
ببینید ماه رمضان، هر روز، دعا دارد؛ صبح، دعا دارد؛ قبل از افطار، دعا دارد؛ بعد از افطار، دعا دارد؛ سحر دعا دارد؛ دعا یعنی حضرت حق را میخواهید که چیزی به ما بدهد. این را باید انسان خیلی به آن توجه کند. ایشان میفرماید “بنده نباید به خواستن تنها بسنده کند بلکه باید خویشتن را برای استجابت و بهرهمندی از عنایات الهی در ماه مبارک رمضان آماده گرداند.” ما وقتی از خدا چیزی میخواهیم یک اقدامی هم باید بکنیم برای اینکه ظرفیت و آمادگی پیدا کنیم، که بتوانیم فیض الهی را در ماه مبارک رمضان جذب کنیم، و الا صرف دعا کردن مثل این میماند که شما در خانه بنشینید، بگویید خدایا پول بده! نه، شما باید بروید اقدام بکنید، دعا هم بکنید. اما اقدام لازم هست.
خدا رحمت کند مرحوم فقیه عارف، آیت الله جعفری رضوان الله تعالی علیه که از برجسته ترین شاگردان علامه طباطبایی در همه ابعاد بودند. ایشان نقل میکردند از مرحوم علامه و میفرمودند:
“در مورد این رزقی که شما طلب کنید از خدا، کسانی هستند که یک دستمالی دارند روی آن چند تا قیچی و ناخنگیر و شانه و اینطور چیزها میگذارند میآورند پهن میکنند، بعد جمع میکنند، میروند، فردا هم همین کار را میکنند؛ همین که این دستمال را باز میکند یعنی طلب رزق، دیگر بقیهاش را خدا باید یاری کند. کاسب هم که کرکره را بالا میکشد میشود طلب رزق؛ کارمند هم که اقدام میکند، سرکار میرود، میشود طلب رزق. پس انسان باید آمادگی پیدا کند کار خودش را بکند وظیفه عبودی خودش را انجام بدهد حالا اینکه چه برای او مقدر شده در طول زمان بدست میآید. گاهی خیلی کار میکند درآمد کمی نصیبش میشود گاهی خیلی کم کار میکند درآمد یرزقه من حیث لا یحتسب نصیبش میشود.
رمضان سرچشمه عنایت دیگر ماه ها
در یک کلام دیگر میفرماید که “سرچشمه عنایتهای ماههای دیگر عنایتهای در ماه رمضان میباشد.“
یعنی در این ماه چقدر برای آدم عنایت شود این میشود سرچشمه برای ماههای دیگر. ماههای دیگر از سرچشمه رمضان استفاده میکنند. در یک کلام دیگر میفرمایند که “ماه رمضان دارای چنان معنویت و انوار برافروخته کاملی است که شایسته است همه مومنین و روزه داران از آن بهرهمند گردند و از خداوند بخواهند که قلوبشان از ضیاء آن کسب نور نماید.”
پس خدا لطف کرده در یک چنین ماهی هستیم حالا به شبهای قدر برسیم یا به فردا برسیم، خدا میداند. نمیدانیم چه خواهد شد. از خدا باید بخواهیم که شب قدر را درک کنیم. اینجا یک نکتهای که ایشان توجه میدهند.
شایعات مربوط به جنگ، ناشی از نقص در توحید است
در این جلسهای که طلاب و اساتید در ماه مبارک رمضان خدمت آقا بودند آقا خیلی تاکید داشتند که این مباحث توحیدی در بین جامعه برود، چون واقعیت این است که تا توحید حل نشود، مشکلات حل نخواهد شد. ببینید الان این شایعات و زمزمههایی که میکنند که جنگ در پیش هست، این اضطرابهایی که ایجاد میشود همه ناشی از نقص در توحید است. اگر توحید انسان درست شده باشد دیگر نگرانی ندارد. او وظیفه توحیدی خود را انجام دهد خدا هم به وعدههای قطعی خودش عمل میکند. باید اینها را باور کرد.
مرحوم آقای پهلوانی و نه فقط ایشان بلکه مشایخ ایشان هم اینطور بودند. چون مشی مکتب اخلاقی مرحوم آیت الله پهلوانی، توحید بود. از همه چیز استفاده توحیدی میکردند، حتی از پرتقالی که پوست میکنند از پوست آن هم استفادههای توحیدی میکردند. از جمله اموری که ایشان تاکید داشتند که انسان در ماه مبارک رمضان از آن استفادههای توحیدی بکند، استفادههای توحیدی قبل از افطار هست که وقتی انسان دیگر خیلی گرسنگی به او فشار آورده، گرما و تشنگی فشار آورده، ایشان میفرمودند که اینجا وقت استفادههای توحیدی است. حالا من کلام ایشان را عرض میکنم و بعد توضیح میدهم.
تعریف شکر در نگاه توحیدی
ایشان میفرماید که “با اینکه تمام وسایل تهیه طعام و افطاری از راه اسباب و مسببات فراهم میگردد و روزهدار ستایش تکوینی را صورتا در مقابل آنها دارد.” یعنی چه؟ یعنی این همسر شما در آشپزخانه دارد غذا درست میکند و شما هم گرسنه هستید، روزه دارید، صورتاً وقتی نگاه میکنید، میبینید او دارد درست میکند، تشکر خودتان را سراغ او میبرید، از او تشکر میکنید که سفره افطار را دارد تهیه میکند. یا نزدیک افطار به یک مغازه نانوایی میروید و میبینید که او دارد عرق میریزد و این نان را از تنور میآورد و از او تشکر هم میکنید که دم افطار نان شما را دارد آماده میکند. شما صورتاً دارید از اینها تشکر میکنید، میروید پول میدهید او هم آرد را آورده، خمیر کرده، نان را دست شما میدهد. یا جنسی را شما خریدید به خانه میبرید، خانواده این را برای افطار غذا درست می¬کند، اینها همان اسباب و مسببات است که دارد کار میکند.
اما این ظاهر قصه است. این را همه دارند، اما اهل توحید اینطور نیستند. ” معصومین صلوات الله میخواهند در این موقعیت [ببینید مکتب اهل بیت علیهم السلام میخواهد موحد در بیاورد] که گرسنگی بر روزهدار غالب گشته و تمام توجه او به طعام است [دیدید که میگویند: چقدر تا اذان مانده؟ تشنه شدیم دیگر. یک چیزی آماده کنید که بخوریم. تو یخچال بگذارید که خنک باشد. توجه به این غذا و نوشیدنی است.] و تمام توجه او به طعام و آماده کنندهاش میباشد، تمام توجه او را پیش از افطار به خدا منعطف کند تا ستایش را مخصوص ذات پاکش قرار دهد. و بداند که طعام از اوست و همه کسانی هم که به وی اطعام میکنند خود نیاز به طعام دارند [آن که غذا را برای ما در آشپزخانه درست میکند آب خنک را میکنند خودش هم نیاز به آب خنک و غذا دارد خود او هم محتاج است.] از این روی نمیتوانند به طور استقلال قابل ستایش باشند [آن کسی که طعام میدهد نمیتواند یک شکر استقلالی به او تعلق بگیرد چرا؟ چون خودش هم محتاج است] و تنها کسی را باید ستود که نیاز به طعام ندارد. همه اشیاء و اسباب و مسببات در ظهور و بقاء و همه کمالاتشان بستگی به عالم ملکوتی خویش دارند. جلوه و مظهر هستند” اصلا ما میگوییم: مظاهر، مظهر که از خودش چیزی ندارد.
عرفا اینقدر دقیق حرف میزنند. حتی نمیگویند وجود، نمیگویند موجود، بلکه به مظاهر میگویند: نمود، نمود حضرت حق. اینها جلوه هستند، ظهور هستند. مثلا خود پدر، غیر موحد وقتی به پدر نگاه میکند، میگوید که پدر است، اما موحد وقتی نگاه میکند میگوید این مظهر اسم خالق است. این است توحید. “همه اشیاء و مسبباب در ظهور و بقا و همه کمالات خود بستگی به عالم ملکوتی خویش دارند.”
آن عالم ملکوتی خویش چیست؟ اسماء و صفات الهی که محیط بر آنهاست. اگر شما علم داری مظهر علیم هستید، اگر زیبایی دارید مظهر جمیل هستید، اگر قدرت دارید مظهر قادر هستید، اگر حیات دارید مظهر حی هستید. همه جلوه هستند همه نمود هستند. همه به آن ملکوت خودشان بستگی دارند. درباره خود انوار مقدسه چهارده معصوم(علیهم السلام) که دیگر تعبیر این است میگوییم مظاهر اتم اسماء و صفات الهی. به این اعتبار طعام دهنده و پناه دهنده جز حق سبحانه نمیتواند باشد. لذا اگر ما از هر کسی تشکر میکنیم بدانیم یا ندانیم این تشکر ما برگشتش به تشکر از حضرت حق است. چون او هم مثل ما نیازمند و محتاج است. همه برمیگردد به خدا و تشکر از خدا، بدانیم یا ندانیم و اوست که طعام داده نمیشود و در پناه کسی یا چیزی قرار نمیگیرد. همه در پناه او هستند، او در پناه کسی نیست. به همه غذا میدهد کسی او را غذا نمیدهد.
حالا بحث دیگری که اینجا باید مطرح کنیم مطالبی است که مربوط به ماه مبارک رمضان است. تا اینجا همه بحث ما این بود که در ماه مبارک رمضان ایشان فرمودند که “بار معنوی خودتان را ببنیدید” این مبانیش بود که عرض کردیم. حالا در ماه مبارک رمضان چه کارهایی را ایشان به شاگردانشان توصیه میفرمودند و همینطور در کتابهایشان آوردهاند، یکی از آنها انس با قرآن است که در باب قرآن هم ایشان مطالبی دارند که اگر عمری باشد و توفیق باشد فردا شب ان شاء الله عرض خواهیم کرد.