سرباز امام زمان و تسلیم؟ پاسدار خمینی و تسلیم؟
پس از تصرف قله (تَتِه) بدست قوای اسلام، تعداد ۱۲ نفر از عزیزان بسیجی مأمور به نگهداری قله میشوند.
قله ای با بیش از سه متر برف و بدون جاده و در تاریکی مطلق .
قله ای که با سی و چهار نفر تصرف شده بود.
اهمیت این قله به حدی بود که حاج احمد می دانست اگر نیاید و با این شرایط قله را نگیرد و فتح نکند و قله به دست عراقیها بیفتد، با چند لشگر هم نمیتواند قله را بگیرد و تصرف کند.
اما پس از فتح قله توسط قوای اسلام، نیروهای عراقی توانستند توسط مزدوران محلی راهی را برای تصرف قلهّ پیدا کنند.
و با نیروهای زیاد به این قله حمله میکند.
نیروهای دشمن چادر این بسیجیان را که با کمترین تجهیزات در آن مستقر بودند، محاصره میکنند و این عزیزان را غافلگیر میکنند.
نیروهای عراقی این عزیزان رو تهدید میکنند که تسلیم بشوند.
اما در میان این بسیجیان، روحانی شجاع و با رشادتی بود، بلند میشود و میگوید:
سرباز امام زمان و تسلیم؟ پاسدار خمینی و تسلیم؟
این طلبه با گفتن یا صاحب الزمان و یا مهدی(عجل الله)، فانوسی که در چادر بود را پرت میکند به طرف نیروهای عراقی.
نیروهای عراقی وقتی این صحنه را میبینند، خیال میکنند که نارنجک به طرفشان پرتاب شده و خیرز میروند و این روحانی شجاع از این فرصت استفاده کرده و با تیربارش هجوم میبره به سمت دشمن.
تعدادی رو میکشد و زخمی میکند و یک تیر هم میخورد به پیشانیش و به فیض شهادت میرسد.
بقیه عزیزان بسیجی با دیدن این صحنه، همگی به سمت دشمن حمله میکنند و تعداد دیگری از این عزیزان بسیجی شهید و زخمی میشوند و بقیه بسیجیان موفق میشوند تعداد کثیری از نیروهای عراقی را به اسارت در می آورند.
و این قله به خاطر رشادت و شجاعت آن روحانی عزیز و دیگر بسیجیان به نام قله سربازان امام زمان (عجل الله) نیز نام گذاری شد.
جاویدالاثر سردار حاج احمد متوسلیان:
این خود یک نمونه و یک جلوه است که تعداد کم ما در مقابل تعداد کثیر آنها، چگونه حماسه آفرینی میکند و چگونه آنچه را که در معیار های نظامی نمیگنجد، به عرصه وجود میگذارد.
شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و جهت آزدی همه اسرای اسلام یه صلوات بفرستید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم