دست وشته های من ازجلسات ساغرعشق(شرح مناجات محبین) «۲۹» / عذرهای خیالی
بسم الله الرحمن الرحیم
سردی هوا در زمستان و کوتاهی شبها در تابستان و کارهای خسته کنندهٔ روزانه و درس و بحث و سایر عذرهایی که آدمی برای محرومیت از مناجات شبانهاش میآورد همه، بهانهجوییهای کودکانه و عذرهای خیالی ناموجهی است که به صورت موجّه برایش جلوه کرده است و نشانهاش آن است که اگر خبر کار سودآور دنیوی را به او بدهند، چه شبهایی را در بدترین شرایط در صف میایستد و تلاش میکند تا برای دستیابی به سودهای مادی از دیگران سبقت بگیرد.
پرگویی، پرخوابی، پرخوری، بدخوری، پرسه زدنهای غیرضروری در کوچه و بازار، سرمایه عمر را در امور لغو و بیهوده هزینه کردن، کنترل نکردن چشم حتی نسبت به نگاههای مباح غیرضرور، نشست و برخاست و انس گرفتن با اهل غفلت، آدمی را یا از اصل مناجات و یا از درک لذت آن محروم میسازد.
محرومیت از مناجات و نجوای شبانه و تهجّد و شبزندهداری، عذابی است معنوی و روحانی که به مراتب بدتر از عذابهای جسمانی و مادی میباشد؛ چرا که از مقامهای معنویِ ابدیِ آدمی میکاهد و به آتش سوزان حسرت مبتلایش میسازد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ