دست نوشته های من از جلسات ساغر عشق(شرح مناجات محبین) «۷۹» / جمال و زیبایی حقیقی

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر به یک بوستان بنگرید همهٔ زیبایی‌ها در یک جا جمع نیست، هر گلی یک زیبایی مخصوص به خود را دارد که دیگری ندارد تا جایی که در عین تفاوت، بعضاً نمی‌توانید بگویید کدام یک زیباتر است، اما همه زیبایی‌ها در حضرت حق جلّ‌جلاله یک جا جمع است و این جمال و زیبایی عین ذات او می‌باشد.

حیف نیست انسانی که چنین قابلیتی را حضرت حق جلّ‌جلاله به او داده که به مقام شهود برسد و نظر به وجه الهی داشته باشد، و ﴿وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَهٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَهٌ﴾ برای او در همین عالم دنیا محقق شود، خود را اسیر امور پست مادی که لذتش آنی و گذرا است نماید؟!

یک لحظهٔ شیرین لذت وصال، با همه لذت‌های عالم قابل مقایسه نمی‌باشد و به قول خواجه حافظ(قدس سرّه) :

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند

تمام آنچه که بنده در عوالم هستی می‌بیند، جلوه و ظهور نور خدای سبحان بوده و مظهرند و به خدا متکی و قائم بوده و از خود استقلالی ندارند.

کسی که دیدهٔ دلش باز شده، به هر چه می‌نگرد، خدایی را که محیط بر همه چیز بوده و معیّت با همه مظاهر دارد می‌بیند.

دلی کز معـرفت نور و صفــا دید ز هر چیزی که دید اول خدا دید

در روایتی که مرحوم عارف کامل آیه الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(قدس سرّه) نقل کرده آمده است که علی(علیه السلام) «قدقامَتِ الصّلوه» را چنین تفسیر فرمودند که:

«وقت زیارت و مناجات نزدیک شد؛ «أَیْ‏ حَانَ‏ وَقْتُ‏ الزِّیَارَهِ وَ الْمُنَاجَاه».

و در رابطه با سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) آمده است که:

پس از فراغت از نماز از حضرت محبوب جلّ‌جلاله درخواست می‌کرد لذت نظر به وجهش را و شوق و شیفتگی به دیدارش را؛

«کَانَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله و سلّم) یَقُولُ: إِذَا فَرَغَ‏ مِنْ‏ صَلَاتِهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ … لَذَّهَ الْمَنْظَرِ إِلَى وَجْهِکَ وَ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِک‏»؛

ذِعلب یمانی به حضرت مولی‌الموحدین، علی(علیه السلام) عرض کرد:

آیا خدای خودت را دیده‌ای؟! «هَلْ رأیْتَ رَبَّکَ یا اَمیرَالمؤمنین؟»

حضرت در پاسخش با استفهام انکاری فرمود: آیا چیزی را که ندیده‌ام عبادت می‌کنم؟! «أَ فَأَعْبُدُ مَا لَا أَرَى‏؟».

و در جای دیگری چنین نقل شده که او پرسید: «اَفَرأیتَ رَبَّکَ؟»؛

حضرت در پاسخش فرمود: «رأیتُه فَعَرَفْتُهُ فَعَبَدْتُه»؛ دیدمش، پس او را شناختم و سپس او را عبادت کردم؛ «لَمْ اَعْبُدْ رباً لَمْ اَ رَه»؛ خدایی را که ندیدم، عبادت نمی‌کنم.

و پس از آنکه حضرت پاسخ او را فرمود، این آیه را تلاوت نمود که:

﴿فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَ لاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَداً ﴾؛

هر کس می‌خواهد خدا را ملاقات و مشاهده کند دو کار باید انجام دهد:

یکی اینکه عمل صالح انجام دهد، دیگر اینکه از آلودگی به هرگونه شرکی پاک باشد و به تعبیر دیگر کارهای خوب خالصانه انجام دهد.


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

ممکن است شما دوست داشته باشید