بسم الله الرحمن الرحیم
برای راهیابی به مقام انس با حضرت حق جلّجلاله، اهل معرفت با استفاده از آیات و روایات و تجربههای سلوکی خود راههایی را بیان کردهاند که به بعضی از آنها به طور اجمال اشاره میکنیم:
طلب و درخواست از حضرت حق جلّ جلاله
طریق اول برای آنکه آدمی قابلیت و توفیق مقام انس با حضرت حق جلّجلاله را پیدا کند، این است که از خود او سبحانه بخواهد و حقیقتاً چنین کمالی را طلب نماید که «طلب»، خود داستانی است در بین اهل معرفت که اجمالاً باید بدانیم سیر و سلوک الی الله بدون طلب محقق نمیشود.
در دعای جوشن کبیر حضرت محبوب جلّجلاله را چنین میخوانیم که ای انیس و همدم مریدان؛ «یَا أَنِیسَ الْمُرِیدِین» و «یَا مَنْ بِهِ یَسْتَأْنِسُ الْمُرِیدُون» البته باید توجه داشت که تا او تو را نخواهد، تو او را طلب نمیکنی و اگر به نظر دقیقتر توجه کنیم هم طالب، اوست و هم مطلوب، اوست.
پس انس با او را باید از خودش بخواهی و طلب نمایی که اگر طلب بیاید و بشوی طالب، شبانهروز بدون هیچ سستی و تنبلی و کسالت و تردیدی به مجاهدات عبودی خواهی پرداخت.
آنچه در طلب مهم است دوام آن است، پس باید دائماً انس گرفتن با او سبحانه را از محبوبت بخواهی و در مناجات مریدین حضرت سیدالساجدین(علیه السلام) چنین میخوانیم که ما را به آن بندگانت که با پیشی گرفتن از دیگران به سویت میشتابند و همیشه در خانهٔ رحمت تو را میکوبند ملحق کن؛
«أَلْحِقْنَا بِعِبَادِکَ الَّذِینَ هُمْ بِالْبِدَارِ إِلَیْکَ یُسَارِعُونَ، وَ بَابَکَ عَلَى الدَّوَامِ یَطْرُقُون».
کم نبودهاند کسانی که هوای قرب حضرت جانان جلّجلاله و سیر و سلوک الی الله در سرشان افتاده و مجاهدتها و ریاضتهای عبودی از آنها ظهور پیدا کرده و آغاز و شروع خوبی داشتهاند، اما دوام خوبی نداشته و بریدند و عقبگرد داشتند و یا متوقف شدند که توقف نیز در حقیقت، تنزل و قرار گرفتن در سیر نزولی میباشد.
طلب، نعمتی است مثل سایر نعمتها که اگر شکرگزاری حقیقی نشود و به جا و در مسیر عبودی به کار گرفته نگردد، در معرض خطر زوال بوده و از دست انسان گرفته خواهد شد.
طلب، در سالک الی الله شورآفرینی میکند و تحرک ایجاد مینماید و اگر آسیبی ببیند، سالک از آن شور و جدیت افتاده و سست میشود.
پس کسی که «طلب» را داشته و از دست داده باید بداند که به چه مصیبت و بلای عظمایی مبتلا شده و باید به حال خود فکری بکند.
تمام آیاتی که میگوید چنین و چنان باشید، در حقیقت دعوت به طلب حضرت یار جلّجلاله است که فلاح و رستگاری حقیقی را به دنبال دارد.
خدای سبحان فرمود: هر کس امید دارد [و طالب آن است] که به پیشگاه پروردگار خویش رود و به لقای الهی برسد، باید عمل شایسته کند و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند؛
﴿فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَ لاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَداً﴾
و در دعای صباح میخوانیم: تویی اصل مطلوب و آرزوی من در دنیا و آخرت؛
«أَنْتَ غَایَهُ مَطْلُوبِی وَ مُنَایَ فِی مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَای» و در مناجات مریدین آمده است که: طلب من نعمت جوار تو میباشد؛ «جِوَارُکَ طَلِبَتِی».
طالب وصال حضرت حق جلّجلاله آنچنان منزلتی نزد او سبحانه دارد که به پیامبرش حضرت داود(علیه السلام) فرمود:
در برابر شاگرد و کسی که به او میآموزی فروتن باش و نسبت به کسانی که ارادهٔ خدا را کردهاند و قرب او را میجویند، سختگیری مکن.
اگر اهل محبت من میدانستند که اراده کنندگان قرب الهی چه جایگاه و منزلتی نزد من دارند، برای آنها خاک میشدند تا آنها بر روی آن راه بروند؛
«تَواضَعْ لِمَنْ تُعَلِّمُهُ و لاتُطاوِلْ علی المُریدین فَلَوْ عَلِمَ اَهْلُ مَحَبَّتی مَنْزِلَهَ الْمُریدینَ عِندی لَکانُوا لَهُمْ اَرْضاً یَمشُونَ عَلَیْها».
اینکه آدمی خاک پای سالکان طریق قرب الهی شود که بر روی آن راه بروند و تواضع و فروتنی در برابر سالک مبتدی تازه به راه افتاده داشته باشد، حکایت از عظمت طی طریق الی الله و خداخواهی و خداجویی میکند.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ