بسم الله الرحمن الرحیم
در اینجا پرسشی مطرح میشود و آن اینکه مگر اولیای الهی به وصال حضرت حق جلّجلاله نرسیدهاند که آرزوی مرگ و لقاء الله را میکنند؟!
در پاسخ باید عرض کنیم که همینطور است، اما شهود با این بدن و شهودی که بعد از مرگ و انقطاع از این بدن است، با هم فرق دارد، حتی برای پیامبران و اوصیای ایشان صلوات الله علیهم نیز متفاوت است،
لذا در متون روایی به این حقیقت اشاره شده است، از جمله اینکه در اواخر عمر پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلّم) بود که به علی(علیه السلام) فرمود:
ای علی! مرا مخیّر ساختند میان اینکه همیشه در دنیا باشم و گنجینههای دنیا را در اختیارم بگذارند یا اینکه از دنیا بروم و بهشت را به من بدهند؛ من لقاء و دیدار پروردگار و بهشت را اختیار کردم؛
«یَا عَلِیُّ إِنِّی خُیِّرْتُ بَیْنَ خَزَائِنِ الدُّنْیَا وَ الْخُلُودِ فِیهَا أَوِ الْجَنَّهِ فَاخْتَرْتُ لِقَاءَ رَبِّی وَ الْجَنَّه»
و یا هنگامی که شمشیر بر فرق مبارک حضرت علی(علیه السلام) فرود آمد، فرمود:
به خدای کعبه سوگند که رستگار و کامیاب شدم؛ «فُزْتُ و ربِّ الْکَعبه».
کسی که مطلوب و محبوبی جز لقای الهی ندارد و منزل و موطن خود را، منزل و موطن لقاء و شهود میداند، محرومیت از لقای الهی برایش جهنم سوزان بوده و در عالم دنیا غریب زندگی میکند، چرا که از موطن اصلیاش دور افتاده است و چون راه را در مرگ و خروج از دنیا میبیند، لذا آرزوی مرگ میکند و چنین حقیقت و آرزویی نصیب هر انسانی نمیگردد؛
تا تخلیص و تطهیر ربوبی شامل حال انسان نشود، مجذوب منزل و موطن اصلیاش نخواهد شد.
وقتی تخلیص و تطهیر شد، متوجه میشود که آن سویی است، لذا جایی برای خود در عالم دنیا نمیبنید.
اما اگر به آلودگی دل گرفتار بود، از مرگ میهراسد و از شنیدن اسمش تنفّر دارد و هیچگاه آن را آرزو نمیکند، که در قرآن فرمود:
آنان را به تخلیص خود چنان پاک گردانیدیم که فقط به یاد منزل اصلی بودند؛
﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ﴾.
عاشقان و مشتاقان لقای الهی در عین آنکه آرزوی مرگ میکنند، مع ذلک با نشاطترین و پرکارترین انسانها بوده و در انجام وظائف فردی و اجتماعی و سایر تکالیف الهی، سرآمدند و هرگز از زیر بار مسئولیت، شانه خالی نمیکنند که نمونهاش انبیا و اوصیای ایشان(علیهم السلام) میباشند، چرا که محبوب و معشوق حقیقیشان میخواهد که چنین باشند.
حضرت امام خمینی(قدس سرّه) که دلدادگیاش به حضرت حق جلّجلاله و عشقش به لقای الهی زبانزد عوام و خواص بوده است میفرماید:
«امثال ماها که از حدّ حیوانیّت تجاوز نکردیم، جز بهشت جسمانی و ادارهٔ بطن و فرج چیز دیگر نداریم، و به آن هم با تفضل خدای تعالی امید است برسیم، لکن گمان نکنیم که سعادت منحصر به آن است و بهشت حقتعالی محصور به همین بهشت حیوانی است، بلکه برای حقتعالی عوالمی است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و خطور در قلب هیچ کس نکرده، و اهل محبّت الهیه و معرفت الله را اعتنائی به هیچ یک از بهشتها نیست و توجّهی به عالم غیب و شهادت نمیباشد، و برای آنها جنّتِ لقاء است».
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ