تغافل: راهکاری کارآمد در تربیت فرزند

یکی از راهکارهای عملی برای داشتن زندگی آرام و بی دغدغه، اصل تغافل است که از جایگاه مهمی در امر تربیت، از جمله تربیت کودک برخوردار می‌باشد. موضوعی که توجه به آن در خانواده، کمک بسیاری به کاهش  آسیب‌های تربیتی کرده و در بهبود تعامل میان اعضای یک خانواده تاثیر بسزایی دارد.
معنای تغافل
تغافل به معنای نادیده انگاشتن، چشم پوشی عمدی و خود را به غفلت زدن است.[۱]در حوزه‌ی رفتاری، تغافل به معنای چشم پوشی و نادیده گرفتن رفتاری، از روی مصلحت است و در علم اخلاق به این معناست که انسانها در برابر برخی از اشتباهاتی که از طرف دیگران انجام می‌گیرد( اشتباهاتی سهوی که از نوع خطاهایی هستند که هنوز به مرز جرم و گناه سنگین نرسیده‌اند) تغافل و چشم پوشی کنند و خود را به غفلت بزنند.[۲]

همچنین از مجموع روایات استفاده می‌شود که تغافل، از مصادیق حلم و بردباری بوده و فضیلتی با ارزش در حوزه‌ی اخلاق اجتماعی به شمار می‌آید.[۳]

تغافل مثبت و تغافل منفی
با توجه به معنای تغافل، می‌توان آن را به دودسته‌ی تغافل مثبت و تغافل منفی تقسیم بندی کرد.

تغافل مثبت یعنی اینکه انسان چیزهایی را بداند که پنهان کردن آن لازم و پسندیده است. به دیگر سخن فردی خود را نسبت به مسئله‌ای که اظهارش عواقب نامطلوب دارد به ناآگاهی و بی‌اطلاعی بزند و با بزرگواری، از آن بگذرد تا باعث حفظ آبروی دیگران شود.[۴]

اما در جایی که امر به معروف و نهی از منکر لازم است نه تنها تغافل خوب نیست بلکه مذموم و ناپسند است. تغافل در جایی از مکارم اخلاقی محسوب می‌شود که موردی برای امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه مساله تنها به رخ کشیدن عیب دیگری است.

در روایتی از امام زین العابدین(ع) آمده است که: “مصلحت همزیستی سالم و معاشرت با مردم، در پیمانه‌ای است که دو سوم آن هوشیاری و یک سوم آن تغافل باشد.”[۵]

امام سجاد(ع) در این روایت، تاکید بر تغافل مثبت داشته و از تغافل منفی بر حذر می‌دارند. ایشان در ابتدا به هوشیاری و بیداری و ترک غفلت تاکید کرده و سپس نسبت به اموری که لازم است مورد بی‌اعتنایی و بی‌توجهی قرار گیرد، دستور به تغافل می‌دهند.

در امر تربیت کودک و نوجوان نیز باید حد و حدود تغافل را رعایت کرد و اگر فرزند خطاهایش را تکرار نمود باید به گونه‌ای دیگر از کار او جلوگیری کرد.

ضرورت تغافل در امر تربیت 
یکی از نیازهای معنوی و روحی انسانها این است که مایل نیستند دیگران از خطاها و اشتباهاتشان مطلع شوند و به شدت خواهان عزت نفس خویش‌اند

در تربیت کارآمد،  والدین باید انتقاد و نصیحت را به حداقل برسانند و از خطاهای جزئی و کم اهمیت فرزند، صرف نظر کنند و هر ایراد جزئی را بلافاصله مورد انتقاد و اعتراض قرار ندهند، بلکه با بلند نظری و بزرگواری از کنار آن بگذرند تا بتوانند در مواردی مهمتر، با قاطعیت عمل نمایند.

به همین جهت در تربیت کارآمد،  والدین باید انتقاد و نصیحت را به حداقل برسانند و از خطاهای جزئی و کم اهمیت فرزند، صرف نظر کنند و هر ایراد جزئی را بلافاصله مورد انتقاد و اعتراض قرار ندهند، بلکه با بلند نظری و بزرگواری از کنار آن بگذرند تا بتوانند در مواردی مهمتر، با قاطعیت عمل نمایند.

خواجه نصیر طوسی در کتاب اخلاق ناصری درباره‌ی اهمیت تغافل در امر تربیت کودک می‌نویسد: “کودک را به هر خلقی که از او صادر شود مدح گویند و اکرام کنند و بر خلاف آن، توبیخ و سرزنش صریح ننمایند که بر قبح اقدام  نموده است، بلکه او را به تغافل منسوب کنند تا بر تجاسر اقدام ننماید.”[۶]

با توجه به اینکه در کودک و نوجوان، به خاطر عدم رشد کامل عقلانی، زمینه‌ی لغزش بسیار است گاهی نادیده گرفتن مسایل جزئی و بی‌اهمیت بهترین روش برخورد با کودک است و با این اقدام جزئی می‌توان در برابر رفتار بد او ایستادگی کرد.

آثار تغافل
۱.خوش نامی
یکی از آثار تغافل خوش نامی است. امیرالمومنین علی(ع) می‌فرمایند:” تغافل کن تا کارت مورد ستایش قرار گیرد.”[۷]

۲.زندگی شیرین
در روایتی از امام علی(ع) آمده است: “هر کس از بسیاری از امور خلاف دیگران چشم پوشی نکند زندگی‌اش تلخ می‌گردد.”[۸]

در واقع اگر انسان بخواهد در زندگی ذره بینی دست بگیرد و به کوچکترین کار و خطای دیگران واکنش نشان دهد، همه‌ی عمرش را صرف کاری بیهوده کرده و هیچ‌گاه فرصتی برای انجام کارهای با ارزش و اصولی  نخواهد داشت و زندگی برایش تلخ خواهد شد.

۳.حفظ احترام مربی و والدین
خرده گیری و ایراد به خاطر اشتباهات و سهل انگاری‌های عادی و کم اهمیت، احترام شخص ایراد گیرنده را خدشه دار می‌کند و به همین جهت امام علی(ع) در روایتی می‌فرمایند:” قدر و منزلت خود را با تغافل بزرگ دارید.”[۹]

۴.حفظ احترام فرزند
یکی دیگر از آثار تغافل، حفظ حرمت متربی است به ویژه اگر در نهان خطایی کرده باشد، با این کار فرصتی برای تجدید نظر پیدا می‌کند.

متاسفانه برخی والدین نه تنها خطای فرزند را به رویش می‌آورند، بلکه عزت نفس او را در جمع نیز خدشه دار کرده و راه برگشتی برایش نمی‌گذارند.

۵.ممانعت از لجبازی 
سرزنش و تذکرهای پیاپی، بذر لجاجت را در وجود فرزند می‌نشاند و زمینه پذیرش اندرز در او را از بین می‌برد. لجوج بار آمدن برخی کودکان و نوجوانان، اغلب در نتیجه مراعات نکردن این اصل مهم است.

در برابر هر خطا به تذکر و سرزنش پرداختن، ارزش لحن والدین را از بین می‌برد و سبب می‌شود که فرزندان به این گونه سرزنش‌ها و انتقادها خو بگیرند و دیگر از آنها متاثر نشوند.

امیرالمومنین علی(ع) در روایتی می‌فرمایند: “وقتی نوجوانی را به سبب اشتباهش سرزنش کردی همه‌ی لغزش‌ها و گناهانش را یاد آور نشو تا راه زورگویی و سرکشی در پیش نگیرد.”[۱۰]

شیوه تغافل در برابر رفتار بد فرزند
کودکان به خوبی می‌دانند که چه رفتاری، در چه زمانی شما را آزار می‌دهد و به همین دلیل برای جلب توجه شما بسیار زیرکانه عمل می‌نمایند. حال اگر شما این رفتارها را تحمل نمایید و آنها را نادیده بگیرید، کودک از آنها دست خواهد کشید.  هر چند که ممکن است در ابتدا احساس کنید که کارتان نتیجه نداشته است اما با استفاده‌ی مداوم از این روش به نتایج حیرت انگیزی خواهید رسید و برخی از رفتارهای نامطلوب فرزندتان را اصلاح خواهید کرد.

برای اجرای بهتر این مهارت، هر بار که کودک رفتار نامطلوبی از خود نشان می‌دهد، بی‌توجهی کنید. اگر این بی‌توجهی شما همیشگی نباشد، ناخواسته به فرزندتان آموزش می‌دهید که اگر به انجام این رفتار ادامه دهد امکان دارد که بالاخره توجه شما را جلب نماید.

البته نشان دادن این بی‌توجهی کار آسانی نیست و بهتر است در اینگونه موارد، برای آنکه تحملتان را بالا ببرید اتاق را ترک کنید و خود را به کار دیگری مشغول سازید.

در این روش نباید هیچ بحث و گفتگویی اضافی حتی پس از تمام شدن رفتار منفی  با کودک داشت و باید از بروز خشم و عصبانیت در رفتار و حرکات خود پرهیز کنید.

برای تاثیر بیشتر این روش بهتر است بعد از اینکه کودک رفتار صحیح را در پیش گرفت او را تحسین کنید و رفتار خوبش را تقویت نمایید.

_________________________________________
پی نوشت:

[۱].تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۵، ص۵۴۷-۵۴۸

[۲].الاخلاق فی القرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج۲، ص۳۳۲

[۳].میزان الحکمه، ج۹، ح۱۵۲۲۴، ص۴۳۷۴

[۴].همان. ج۲، ص۳۶۳

[۵]. میزان الحکمه، ج۹، ح۱۵۲۲۱، ص۴۳۷۴

[۶].اخلاق ناصری، خواجه نصیر طوسی، ص۱۸۴

[۷].غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۲۴

[۸]. غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۶۴

[۹]. مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج۹، ص۱۵۹

[۱۰].شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ص۲۰، ۳۳۳

منابع
۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج ابلاغه، انتشارات دار الاحیاء تراث، بیروت

۲. محدث نوری، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت، قم

۳. تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، محقق: سیدمهدی رجائی،انتشارات دارالکتب الاسلامی، قم

۴. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث، قم

۵. ناصر مکارم شیرازی، الاخلاق فی القرآن، انتشارات مدرسه الام علی بن ابی طالب، قم

۶. واسطی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق: علی شیری، انتشارات دارالفکر، بیروت

۷. خواجه نصیر طوسی، اخلاق ناصری، انتشارات علمیه اسلامیه

برگرفته از سایت راسخون

ممکن است شما دوست داشته باشید