بسم الله الرحمن الرحیم
وَفَّقَنَا اللهُ لِلعلْمِ النّافع وَ لِلْعَمَلِ الصّالح و لِلْتُوفیق لِمَا یُحِبُّ وَ تَرضَی؛
«خداوند، ما را موفق بدارد بر تعلیم علم نافع و انجام عمل صالح و توفیق دهد بر آنچه خودش دوست میدارد و راضی میشود.»
انصاف این است کسانی که برای تعلیم، تبلیغ و امثال آن، میروند، مقام خیلی بالایی دارند، منصب خیلی بالایی دارند، [و لذا] باید خیلی مواظب باشند؛ به جهت اینکه تمام نگاه مؤمنین به همین معلمین و مُبلغین است.
باید بدانند که درجه ایمان آنها(مردم)، موقوف است به درجه ایمان معلمین و مبلغین. [و اگر معلمین و مبلغین] یک ذره اشتباه یا مسامحه بکنند، آنها(مردم) هم در همه چیز مسامحه میکنند.
اگر مؤمنین، اینها را راستگو، مُبلّغ صحیح العمل، صحیح القول بدانند، خودشان هم همین راه را میروند.
پس تقریبا میشود گفت: اصلاح جامعه به اصلاح معلمین و مبلغین است.
[خب وقتی مبلغ یا معلم] خودش خلافکار یا خرابکار است، حضورش هم در اینجا تَطَفّلی(اضافی و مزاحم) است، و إلا اگر بخواهد حضورش برای دیگران استفاده داشته باشد، تابع عملش هست.
پس اگر معلمین اصلاح شدند، و بدانند که برای رضای خدا سخن بگویند، و برای عدم رضایت و سَخَط(نارضایتی) خدا نمیگویند؛
و کلمه به کلمه موارد رضای خدا را دنبال میکنند.
[میدانند که] فردا مسئول [اعمال و کردار خود] هستند. [از آنها سؤال میشود] چرا این [سخن را] گفتی؟ چرا آن را نگفتی؟ [ولو] یک کلمه هم باشد.
یک بله باشد، یک نه باشد. آن مهمات دین در اصول و فروع، همین با یک لا و نعم (نخیر و بله)، [کلاّ] عوض میشود؛ از بالا به پایین، از پایین به بالا. پس باید بدانند که آنها مقام بزرگی را واجدند.
درس خارج فقه، کتاب زکات، ١۶ آبان ١٣٨٠