از نوع رفتار سیدحسن نصرالله در خانواده تا دیدار با رهبر انقلاب/مصاحبه اختصاصی «ریحانه» با زینب نصرالله

۱. جایگاه تفکرات آقا در زمینه زن و خانواده چقدر برای خانم های لبنانی یا بانوان مسلمان دنیا شناخته شده هست؟
بانوان لبنانی که در دایره اسلامی و به ویژه شیعی قرار دارند، معمولا سخنرانی‌های السید القائد (حفظه الله) را دنبال می‌کنند. به ویژه اینکه حزب‌الله لبنان و موسسات وابسته به آن بر روی موضوعات تبلیغی و فرهنگی اندیشه‌های ایشان تمرکز دارند. از همین روی، این موسسات سخنرانی‌های السید القائد را ترجمه کرده و پس از چاپ، میان مردم توزیع می‌کنند. حتی سخنرانی‌های تلویزیونی و رادیویی ایشان توسط این نهادها ترجمه و دوبله می‌شوند. علت هم آن است که مردم این سخنرانی‌ها را دنبال می‌کنند و از آن‌ها اطلاع دارند.

۲. آیا شده که از زندگی همراه با مقاومت خسته شده باشید؟
زندگی اساسا همراه با سختی است و برای آسایش خلق نشده است. اما درهر حال، مسیر مقاومت و جهاد در کنار سختی‌هایش، لذت‌بخش نیز هست و آن، لذت اطاعت از خداوند متعال است. ما کاری را می‌کنیم که رضایت خداوند متعال در آن است. زمانی که به جهاد و مقاومت به عنوان کاری برای اطاعت از خداوند متعال و اقتداء به پیامبر و اهل بیت ایشان می‌نگریم، سختی‌های آن نیز از بین می‌رود و زائل می‌شود. چراکه این مسیر، تحقق وعده خداوند را به دنبال دارد که می‌فرماید: «ان تنصروا الله ینصرکم».

۳. نظر حجت‌الاسلام سیدحسن نصرالله به جایگاه زنان در جامعه و به خصوص «مقاومت اسلامی» چیست؟
به طور کلی، سید حسن، به زن همان نگاهی را دارد که در اسلام وجود دارد؛ اینکه زن عامل اصلی در ساختن خانواده است و این نقش بسیار بزرگی است که خداوند برای ساختن انسان، به زنان داده است؛ همانطور که امام خمینی (ره) چنین تعبیر میکنند. علاوه‌براین نقش، زنان می‌توانند نقششان را در تمامی زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایفا کنند؛ اما به شرطی که ایفای این نقش‌ها، با نقش آنها در خانواده شان در تعارض نباشد. این همان چیزی است که به وضوح در سخنرانی‌های السید القائد می‌شنویم.
اگر مسئولیتی در این زمینه بر عهده گرفته باشید، باید چه از طریق تدریس و چه مصاحبه و رسانه‌های اجتماعی، این افکار و باورها را انتقال دهید؛ به ویژه اینکه این‌ها افکار اسلامی اصیلی و متناسب با نیازهای عصر کنونی هستند. این همان چیزی است که اندیشه آیت‌الله خامنه ای (دام ظله) را متمایز می‌سازد.

۴. فکر میکنید چه عاملی باعث شده که مادران شهدا، اینچنین تاب مقاومت در برابر از دست دادن عزیزان‌شان را داشته باشند؟
فرهنگی که مادران شهداء از آن برخوردارند، چنین صبری را به آن‌ها اعطاء کرده تا فراق عزیزانشان را تحمل کنند. این همان فرهنگی است که می‌گوید همه چیز فانی است و شهداء، زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌گیرند. زمانی که یک مادر به این درک می‌رسد که فرزندش نزد او امانت است و روزی خداوند او را بازپس می‌گیرد، فرق میان مرگ و شهادت را درک می‌کند. چرا که شهادت زندگی حقیقی و سعادت ابدی برای شهید است. افزون بر اجر و ثواب بسیاری که شهید در نزد خداوند دارد. این را نیز اضافه کنید که شهید در روز قیامت به مقام شفاعت می‌رسد. این مفاهیم و امثال آن به تمامی مادران شهداء صبر و تحمل می‌دهد. زیرا آن‌ها می‌دانند که فرزندانشان از عذاب در امان هستند و نزد خداوند کریم و مقتدر، زنده‌اند و روزی می‌گیرند.

۵‌. برای ما در مورد رفتار حجت‌الاسلام سیدحسن نصرالله در خانواده بفرمایید. و نوع رفتار ایشان به همسرشان.
رفتار پدرمان با ما همواره با نوعی عطوفت در عین قاطعیت همراه بوده است. یعنی زمانی که سخنی را به صورت آرام مطرح می‌کنند، کلامشان نسبت به ما قاطع است و نیازی نیست که مجددا آن سخن را تکرار کنند. ایشان تا به امروز به جز در موارد بسیار نادر، صدایشان را به روی ما بلند نکرده‌اند. ایشان بسیار آرام و بلندنظر هستند و در عین حال، تمامی امور و مسائل را به خوبی درک می‌کنند. در طول مدت زمانی که در خانواده‌ام زندگی کردم، ندیدم که صدایشان بر روی مادرم بلند شود و یا با سخنی مادرم را آزار دهند. عکس این مسأله نیز هیچگاه اتفاق نیافتاده است.

۶. درباره‌ی دیداری که اخیرا با رهبر انقلاب داشتید بفرمایید.
نمی‌توان دیدار با السید القائد را با کلمات توصیف کرد، چراکه این دیدار بسیار فراتر از از کلمات است. تنها می‌دانم که باید به نشانه احترام و اجلال، در برابر چنین شخصیت عظیمی که نوه‌ای از نوادگان رسول الله (ص) محسوب‌ می‌شود، ایستاد. وقت زیادی برای سخن گفتن با ایشان وجود نداشت. اما ایشان در ابتداء پرسیدند که آیا می‌توانم به زبان فارسی سخن بگویم و گفتم نه آنقدر که کافی باشد. سپس ایشان به پدر و مادرم سلام رساندند.

۷. امید به پیروزی، امری است که باعث مقاومت طولانی مدت در مقابل جبهه استکبار و صهیونیسم شده. از این امید بیشتر برای ما بگویید.
امید اول و امید اساسی، همواره وعده خداوند متعال بوده است، چراکه خداوند از وعده خود تخلف نمی‌کند. خداوند به حزب خود و سربازانش یاری می‌دهد؛ هرچند ممکن است که این نصرت بعد از گذشتن زمان‌های طولانی باشد. حتی اگر به دشمنانش مهلت دهد، در نهایت همچون عزیزی مقتدر، آن‌ها را خواهد گرفت. علاوه بر این، هرگاه خداوند درهای پیروزی را به روی ما بگشاید، ایمان ما افزوده شده و عزممان برای ادامه این خط و مسیر راسخ‌تر می‌شود.

۸. پدر شما در زمان ازدواج‌تان توصیه‌ای به شما داشتند؟
توصیه ایشان در ابتداء همواره حفظ خانواده ـ از همسر گرفته تا فرزندان ـ بوده است. چراکه خانواده از هسته‌های جامعه است و اگر صالح باشد، جامعه نیز صالح خواهد شد.

۹. در مورد مراسم ازدواج والدین‌تان اطلاع دارید؟ چگونه برگزار شده؟ مراسم ازدواج خود شما و برادرانتان چگونه بوده؟
والدینم مراسم عروسی برگزار نکردند. آن‌ها صیغه محرمیت خود را در «المحکمه الجعفریه» برگزار کردند و پس از ۳ روز، بدون برگزاری هیچگونه مراسمی ازدواج کردند. در آن زمان، خانواده‌های هر دو طرف در خانه مرحومِ پدربزرگم ـ پدرِ مادرم ـ گرد آمدند و پس از آن، پدر و مادرم نیز از آنجا به منزلشان در بعلبک رفتند.
درخصوص مراسم عروسی خود و برادرانم باید بگویم که این مراسم‌ها با دیگر مراسم‌های مردم لبنان تفاوتی ندارد و شاید از آن‌ها کم‌هزینه‌تر نیز باشد. ما تلاش کرده‌ایم عروسی‌ها به گونه‌ای برگزار شود که مردم از بزرگی و هزینه‌های زائدش صحبت نکنند.

۱۰. غذای مورد علاقه‌ی پدرتان، هنگامی که در گذشته ایشان را بیشتر می‌دیدید، چه بوده؟
غذای مورد علاقه ایشان «مُجَدَّره قرمز» است که از عدس، ریزه‌های گندم و پیاز تهیه می‌شود. این غذا، یک غذای جنوبی در لبنان است و نیز معروف هست. در لبنان این غذا در کنار ماست و سالاد خورده می‌شود.

۱۱. اگر بخواهید به پدرتان یک هدیه بدهید، چه چیزی هدیه می‌دهید؟
من فکر نمی‌کنم که هدایای مادی برای پدرم مهم باشند. من مطمئن هستم که بهترین هدیه من به ایشان این است که از لحاظ اخلاقی، رفتاری و ایمانی، فردی باشم که ایشان دوست دارند. این چیزی است که به اذن الله برای تحقق آن تلاش می‌کنم.
‌‌
۱۲. وقتی در محیط خانه با دیگر اعضای خانواده به اختلاف می‌خورید، نحوه مواجهه‌ی پدر چگونه است؟
خیلی کم اتفاق می‌افتد که میان ما در منزل اختلافی باشد. اما درهر صورت، حرف آخر و تصمیم نهایی در منزل با پدرم است. هیچکس با حرف پدرم مخالفت نمیکند. نه به خاطر ترس از ایشان، که به خاطر تسلیم بودن در برابرشان و اینکه همه ما یقین داریم که دیدگاه ایشان درباره امور، درست است.

۱۳. زندگی همسر یک مجاهد حزب‌الله با زندگی همسر یک فرد عادی چه تفاوت‌هایی دارد؟
آنچه که زندگی همسر یک فرد مجاهد را از همسر یک فرد عادی متمایز می‌سازد، چالش‌هایی است که همسر مجاهد با آن مواجه می‌شود. چالش‌هایی نظیر عدم حضور شوهر در منزل، به دوش کشیدن مسئولیت خانه و تربیت فرزندان و احساس احتمال از دست دادن شوهر در هر لحظه، جملگی مواردی هستند که سختی‌های زیادی را به همسران مجاهدان تحمیل می‌کنند که درخصوص همسر یک فرد عادی شاید چنین چیزی نباشد.
همسر فرد مجاهد به دلیل حمایت از شوهرش، در جهاد او نیز شریک است. بنابراین، برای او ۲ جهاد نوشته می‌شود؛ یک جهاد «حسن شوهرداری» است و دیگری «حمایت از مجاهد در راه خدا و تربیت فرزندانی برای ادامه دادن راه جهاد».

منبع: Khamenei_Reyhaneh@

ممکن است شما دوست داشته باشید